ماجرای رضا شاه و ۲۵ شهریور

کوره تو خالی!

سال‌ها پیش در چنین روزی، یعنی در ۲۵ شهریور ۱۳۲۰ درحالیکه دانش‌آموزان از شدت گریه و عَر زدن، اشک چشم و آب‌دماغشان قاتی شده و مشغول جمع‌آوری وسایل خود بودند تا با آمدن «بوی ماه مدرسه»، به سر کلاس بروند، رضاشاه بقچه‌اش را سر یک چوب (در بعضی روایات چوق) زد و از ایران رفتانده شد.

تقویم تاریخ ۲۸ مرداد

کودتای بودار

وقتی جواب ایرانی‌ها را که به صورت پاکوبان و ریتمیک می‌خواندند «برو دیگه سیام نکن، عاجزونه صدام نکن، اشک دروغکی نریز، پشت سرتم نگاه نکن. دیدین... دیدین...» شنیدند، دمشان را روی کولشان گذاشتند و رفتند. هرچند از آنجایی که طاقت نمی‌آوردند و برای دهن‌کجی «ییی‌گویان» زیرچشمی دزدکی پشت سرشان را نگاه می‌کردند.

تقویم تاریخ 13 مرداد

مشروطه مشروط

این‌ور را نگاه می‌کردی انقلاب، آن‌ور را نگاه می‌انداختی انقلاب و یک مقدار جنبش، این وسط را می‌دیدی، فقط سبیل همایونی شاه و امر، امر ملوکانه و از این حرف‌ها

تقویم تاریخ 25 جون

کُره‌سابی

سپس کیم به آنها گفت: «اونجا» و همین‌طور که سربازها مشغول گشتن دنبال اونجا و نگاه کردن به آن بودند، کیم با گفتن «آخه مغزفندقی‌های شلغم! مگه ما هم‌مرز دیگه‌ای هم به غیر از کره‌جنوبی داریم؟» منظور خود را از اونجا به صراحت بیان کرد.

تقویم تاریخ 2 تیر

مقاومت کبیر

از همین روی پس از نشستن بر صندلی پادشاهی و لمیدن بر روی آن با گفتن «خبه... خبه... خوب چهارتا نماینده دور هم جمع شدید و برای مملکت می‌بُرید و می‌دوزید! مگه مملکت شاه نداره؟» به مخالفت با مجلس پرداخت.

عنوان