تقویم تاریخ ۳٠ فروردین

سفر بی‌میمنت

قضیه به همین منوال پیش می‌رفت که ناصرالدین شاه و همراهان، هی از یک کشور به کشور دیگری می‌رفتند و با دهان به قاعده غار علی صدر بازمانده و گفتن «اَ.... اینجا رو؟!»

تقویم تاریخ 29 اسفند

نفت تکانی

از همین روی ملازمان و چاکران و کاسه‌لیسان با در دست گرفتن کاسه گدایی اقدام به جمع‌آوری اعانه کردند؛ ولی پول جمع شده حتی کفاف رفتن اعلی‌حضرت تا ترمینال خزانه (منظور همان پایانه جنوب است) را هم نمی‌داد، چه برسد به فرنگ!

تقویم تاریخ 8 مارس

حق نمایشی یا حق واقعی

صاحب کارخانه با گفتن «چی؟! خُبه... خُبه... کارگرها خوب با هم خلوت کردین!» به حرکت آنها واکنش نشان داد. از همین روی برای جلوگیری از اینکه کارگرانِ بخش‌های مختلف با شعار «نترسید، نترسید، ما همه با هم هستیم!» متحد شوند و با هم خلوت کنند، آنها را در محل کارشان حبس کرد تا با انداختن سوسک بترساندشان

به چه کسانی رای ندهیم؟

سرِ کار نروید!

با کشیدن دستی و بلند شدن صدای قیژ، یک دور در جای مشتی بزنیم و با چرخشی واضح، بر خلاف همگان که می‌گویند به چه کسانی رای بدهیم، ما می‌خواهیم بگوییم به کدام افراد به هیچ وجه من الوجوه، حتی با پرداخت وجوه کلان هم رای ندهیم.

پهلوی چو بیرون رَود...

بوی آزادی

گاهی هم بدون قصد و همانطور هِرتکی و از جهت خنده، با یک «هش»، سر خر را کج می‌نمودند و بدان سو گسیل می‌شدند. القصه مملکت بدین‌گونه پیش می‌رفت تا سنه ۱۳۵۷ که خر به سم‌سابی افتاد و بیرون‌روش پیدا کرد و دیگر به نیکی رکاب نمی‌داد.

عنوان