خاطرات شمال

بابایمان همیشه میگوید آنهایی که وسط ترافیک از جاده خاکی میروند گوساله هستند ولی خودش امروز چندین بار دنبال گوساله‏‌ها رفت. حالا نمیدانم به بچه‌‏هاي گوساله چه مي‏گويند؟ ای کاش بابایمان در تعريف از مردم دقت بیشتری به خرج میداد تا کل خانواده را زیر سوال نمیبرد.

ول‏‌کُنِ چی، اتصالی کرده!

آرنجش را در پهلوی بغل دستی‏اش فرو می‌‏برد: یادت باشه درس دهقان فداكار رو هم مثل حسین فهمیده از کتاب درسي حذف کنیم
...که مسافران قطار بیمه بوده‌‏اند ...
برای دومین بار آرنجش را در پهلوی بغل دستی فرو می‏برد و میگوید: اين اسمش چي بود؟