صدای آبان۹۸

کرمی که خاک باغچه را گاز می‌گرفت

یک هفته از گرانی بنزین گذشته بود
برخواست، داد و قال نمود و کپید باز
مانده دهان ما همه از این افاضه چون
پایان فیلم اصغر و نقش نوید، باز
تکرار کرده آنچه به او گفته فتنه گر
کرکس مُرید کرکس و بازی مرید باز

قاق

او رفت که با توپ پر آید، زکی
چون بارش آب و شرشر آید، زکی
با پیرهن صورتی‌اش آمده بود
تا بانگ خوش فتح سراید، زکی

به مناسبت هفته ازدواج

از اهل ایمان است لکن در عروسی…

گفتم برایش جان دهم قابل ندارد
دیدم که او حتی برایم اهل تب نیست

از ازدواجم تا کنون نیمش ردیف است
من طالبم دلبر ولی اهل طلب نیست!

مصی چنج‌پسند

ازاینجا رونده ی،از اونجا مونده
روان پریش گیج درس نخونده

کشف حجاب کرده و دیدنیه
تزاش همش ناب و شنیدنیه

خاک ‌تو‌سر هرچی وطن‌فروشه!

موشکامونو میگه فتوشاپه
خودش تمام قامتش روتوشه
شماره میده، نامه می‌نویسه
بیست‌و‌چهار ساعته هم به گوشه