تو بِسم الله و حِسِّ خستگی جِن
وصف معشای!
۱۰:۰۰ ب٫ظ ۲۷-۱۰-۱۳۹۶
راه راه: کمر باریک، لب براق و دل داغ
صفا بخشِ فضایِ حجره ی باغ
توازن در قد و بالای اعلات
به قدری که زِ تو طرحیست مِشکات
درون تلخ و برون قند و رُخت لَعل
زِ بویت مُشکِ عنبر می کند جَعل
تو بِسم الله و حِسِّ خستگی جِن
تو پُشتَم مثل کوهی، دیگران شِن
همه جویایِ وصلِ لب به کامت
همه اندر پی تملیک جامت
چه خوش سیما و خوش رنگ و لعابی
کجا معشوقه و همچون تو آبی
زمانی که به همراهت شود هِل
دگر دنیا نمی ارزد به پشکل
اگر لیلی بخواهد وصل ما را
بیارد داغ و لبسوزِ شما را
الا ای چایِ من، آرام جانم
الهی تا ابد نزدت بمانم
ثبت ديدگاه