اشارات حافظ

راه راه: همه ی ما حافظ را لسان غیب می دانیم و تصدیق می کنیم که او در دیوانش اشاراتی به مسائل روز -چه روز خودش و چه روز ما- دارد که میتواند به حل مسائل کمک کند. ما هم پیگیر این اشارات شدیم تا بلکه بتوانیم راه علاج مشکلات خود را در آن بیابیم.
حافظ از آنجایی که به مشکلات و مسائل اجتماعی توجه ویژه ای داشته، توانسته علل عدم مسافرت در بین مردم را دریابد و در شعرش بگنجاند. در همین زمینه می سراید:
نمی‌دهند اجازت مرا به سیر و سفر
نسیم باد مصلا و آب رکن آباد
همینطور که می بینید حافظ -علیه الرحمه- مشکل نرفتن به مسافرت را در کمبود زر و سیم، نبود راه مناسب، شلوغی جاده ها، ترافیک اسب ها (وسائل نقلیه آن زمان در حد بنز الآن) و دور بودن شمال کشور نمی داند و مشکل اصلی را در نسیم باد مصلا و آب رکن آباد می داند و در ادامه به عنوان راه حل، خراب کردن این دو بنا را پیشنهاد می دهد و حتی ادعا دارد که از خراب کردن این بناها شاید گنجی هم به دست بیاورد، گویا حافظ هم دنبال زیرخاکی بوده است:
بیا بیا که زمانی ز می خراب شویم
مگر رسیم به گنجی در این خراب آباد
در پایان به این نتیجه می رسیم که درست کردن جاده ها، بهبود وضع اقتصادی، افزایش امکانات شهرها و… به حل مشکلات سفرها کمک نمی کند و برای حل این معضل، باید مصلا و رکن آباد شیراز را خراب کنیم. (شاید هنوز هم گنجی در آنجا باشد.)

ثبت ديدگاه




عنوان