نفتکش انگلیسی قبل از ترکیدن چه گفت و چه شنید؟

ما می‌ریم آمپول بزنیم…

نفتکش: فرزندان شجاع ملکه! بیدارین داداشا؟
محافظ انگلیسی: به گوشی‌م؛ کاری داشتی؟
نفتکش: داداش تا اینجای سفر خیلی خوش گذشت؛ گفتیم، خندیدیم. فقط الان داریم می‌رسیم به دریای سرخ. یکم خطریه، خواستم خیالم راحت باشه که حواستون جمعه.

گول

خورده خنگول از همه اهل زمین انواع گول
جالب است اینکه زده روزی تو را خنگول گول

پهلوی چو بیرون رَود...

بوی آزادی

گاهی هم بدون قصد و همانطور هِرتکی و از جهت خنده، با یک «هش»، سر خر را کج می‌نمودند و بدان سو گسیل می‌شدند. القصه مملکت بدین‌گونه پیش می‌رفت تا سنه ۱۳۵۷ که خر به سم‌سابی افتاد و بیرون‌روش پیدا کرد و دیگر به نیکی رکاب نمی‌داد.

چالش مصرع سوم با موضوع دهه فجر

در فجر و بهار چهل و پنج

مکالمات توهم‌زا در بین شهر

خط انقلاب تا آزادی و بالعکس؛ تاکسی

- همین میدون آزادی زمان شاه ساخته شد. اینقدر پیشرفته بود که مهندسای آلمانی انگشت به دهن موندن. خودم شنیدم که میدون بزرگ ایالت باواریا رو از اینجا کپی کردن.
+ ایالت کجا؟ بی‌خیال جناب، ما رو دست ننداز. جای پدر من هستی!
- ایالت باواریا توی آلمانه، بایرن‌مونیخ برای همون ایالته. هیتلر از میدون آزادی خوشش اومده بود، دستور داد توی آلمان هم یکی بسازن.