تذکره الاصناف

انتهای راهرو، سمت چپ

پرستار انگشت حیرت به دندان گزید ولی جامه ندرید چون از شأن پرستاری دور بود. بسیار تعمیرکار بدحال را اکرام نمود زاویه تخت را تنظیم کرده و از تزریق هرگونه آمپول حذر نمود.

پرزیدنت آمریکا از کجا می‌آید؟

خرها علیه فیل‌ها

از آن‌جایی که بعضی از همین این‌ور آبی‌ها در اطراف و اکناف ما مثلاً در صف نانوایی دلشان عین سیر و سرکه می‌جوشد و از استرس درون سینه‌شان تالاپ‌تالاپ می‌کوبد و با خودشان می‌گویند «ای وای! حالا ترامپ می‌شه یا هریس؟ نه آقا! صف یه دونه‌ای اون طرفه، اَه...

ترکیه و مصادراتش

اگر اجازه می‌دهید این دیگر برای خودمان!

ترکیه جان! هر کسی از خاک کشورت رد شد باید طرف را قلفتی با سوابق و رزومه‌اش برداری و سند بزنی به نام خودت؟‌

چگونه بهلول زمانه خود باشیم

فراموش نننننننکککن

با چشمانی که از پوست کندن پیاز اشکی شده به دوربین نگاه کنید، به آرامی پلک بزنید و با بغض یاکریمی و اشک تمساحی و لرزش صدا شروع به حرف زدن کنید.

روتین یک منافقة در اشرف

به نام خَلقی که در خطر انقراض بود

یا این‌که چرا ما زنان باید زیر آفتاب کار سخت کنیم؟ که یادم آمد «خواهر مریم» که الهی پاشنه کفشش توی تخم چشمم برود، بارها گفته که «صورت زنان را وقتی دوست دارد که آفتاب سوخته باشند».