کلی کوکتل مولوتف درست کرده بودم که بعد از انتخابات بریزیم تو خیابونا، چند تا سطل آشغال و اتوبوس آتیش بزنیم. اما نتیجه ی انتخابات یه چیز دیگه شد و الآن همشون رو دستم مونده. تا چهرشنبه سوری هم که خیلی مونده.
کدخدایا
در کدخدایی یکتایی و در زورگویی بیهمتا
متَّصف به بمب اتمی و متحد با اسرائیل و رُمی
خانهی بیوِتنهایی و پناه هر رقاص و بیسر و پایی
در چشم منی روی به من ننمایی
و اندر دلمی هیچ به من نگرایی