خونه پر بچه

خدایی که به بچه دندون می‌ده
قدیمیا می‌گن خودش نون می‌ده
تلاش کنی این نونو آسون می‌ده
کار نکنی به قیمت جون می‌ده

شرحی بر درخواست فرزندآوری

بزرگتر‌های حرف گوش کن

پدربزرگ می‌گفت: «علی -که من باشم- تنهاست و باید خواهر و برادری داشته باشد تا وقتی بزرگتر شد، در پرداخت قستِ وام‌هایش از آنها، کمک بگیرد.» پدربزرگ می‌گفت که او که همان«من» باشم، اگر چند خواهر و برادر داشته باشم و روزی جایی نیاز به ضامن پیدا کنم.

فرزند آوری

ما و کوتاه آمدن هرگز
ما در این راه باوری داریم:
که نوشته خداست روزی ده

خونه خالی

اون موقع اون مامانی و بابایی
تازه می‌فهمن چه بده تنهایی




عنوان