در به در دنبالِ چرخِ کهنه و اقساطیام
پا ندارم بس که دائم در پیِ نان بودهام
مثل کودکها شدم درگیر تاتی تاتیام
حرف خود را میکنم «تَکرار» هر کس نشنود
من به اِ میگویم اَ چون بنده اصلاحاتیام
منتهی از رونق افتاده است بازار من و
مثل آن هم حزبهایم خط خطی و قاطیام