داستان جزیره گنج(ورژن وطنی)- قسمت ششم

قصه های جزیره| همش پنج تا؟

-زده زنش رو کشته. من فکر می‌کردم اینا هنوز ماه عسلن! خبر نداد برگشته. گند که می‌زنن تازه میان سراغ من!
- پس میشناسیدشون
-آره آشناست. حالا برم ببینم می‌تونم درستش کنم.




عنوان