طنزیم خاطره فرح از آخرین روز حضور در دربار

ما می‌ریم آمپول بزنیم!

آثار گرخیدگی در چهره‏ شان به وضوح قابل مشاهده بود، برای این که به آنها دلداری بدهم می‏گفتم: نگران نباشید، ما می‌رویم خارج آمپول بزنیم و زودی باز خواهیم گشت و آنها می گفتند که دوست دارند حرفم را باور کنند اما هرکاری می‏کنند باورشان نمی‏ آید!




عنوان