خانم ما نمیدانیم چرا دایی از وقتی که از فرانسه برگشته میباشد همهاش اصرار دارد خارجکی حرف بزند و کلمههایی بگوید که ما املایش را نمیدانیم. دایی میگفت: «وقتی در پاریس راه میروی، انگار داری در بهشت قدم میزنی»؛ اما بابا گفت: «آنجا کنار خیابانهایشان بلا نسبت شما بوی کار بیادبی میآید.»
از بس اخبار نگاه مینمود که از اخبار زنگ زدند گفتند، بگذارید خانواده هم یک نگاهی به دیگر شبکهها کنند، اگر خبر مهمی اتفاق افتاد به شما شخصی اعلام میکنیم تا در تاکسی آن را تحلیل بفرمایید؛ انقدر استرس تکراری بودن اخبار را به ما ندهید.
مثلا بقالی سر کوچهمان خیلی آدم صرفهجویی میباشد و حالش از اسراف کردن بهم میخورد او آنقدر شریف است که شیرهایی که خراب و ترش میشوند را به خانه میبرد