مصاحبه
مهمترین چالش ما، پرداخت درست یک ایرانی متدین بود
۴:۱۳ ب٫ظ ۱۳-۰۵-۱۴۰۰
سریال طنز «وضعیت زرد» بیش از یک هفته است که حوالی ساعت۲۰ از شبکه سوم سیما پخش میشود و مخاطبانش را کمی غافلگیر کرده. غافلگیر از این جهت که مخاطب سریال طنزی نقدهایی تابوشکنانه میبیند که شخصیتهایش مذهبیاند، حرفهای تازهای در سیاست و روابط اجتماعی و خانواده و ازدواج دارند، و البته خبر از جوک و توییت و شوخی¬های مجازی در دیالوگ هایشان نیست.
این سریال که در قالب سیتکام ساخته شده در هر قسمت سوژهها و چالشها و البته نقدهای جدیدی را ارائه میکند که همین به او میدانی میدهد تا با طنز حرفهای زیادی برای گفتن داشته باشد. حرفهایی که قبل از توانایی و تلاشهای سایر عوامل سریال برعهده نویسنده آن است. نویسنده سریال وضعیت زرد «علی عموکاظمی» ست که اتفاقا او هم مثل شخصیت اول سریال هستهای خوانده و بعد از چند سال طنز نویسی مطبوعاتی و پس از آن حضور در تیم فیلمنامه نویسی زیرخاکی۱، حالا خودش وضعیت زرد را نوشته است.
گفتگو با «علی عموکاظمی» نویسنده جوان سریال وضعیت زرد که نوآوری و البته جسارت در نوشته هایش دیده میشود خواندنی است:
از خودتان بگویید؛ اینکه چطور یک مهندس هستهای طنز نویس و بعد فیلنامه نویس می¬شود؟
بنده از سال ۹۴ طنزنویسی را در باشگاه طنز انقلاب، که زیر مجموعه دفتر جبهه فرهنگی انقلاب است، شروع کردم. آن زمان دانشجوی ارشد رشته مهندسی هستهای بودم. حقیقتا خودم فکر نمیکردم طنزنویسی مسیر زندگیام را تغییر بدهد، اما شوخی شوخی جدی شد! به مرور زمان از طنزهای مطبوعاتی خودم بازخورد مثبت میگرفتم و همچنین در دومین جشنواره طنز دکتر سلام رتبه اول را در بخش متن طنز به دست آوردم. بعد از آن نویسندگی سری انیمیشنهای کوتاه “شهر هرت” را بر عهده گرفتم. به خاطرعلاقهای که به فیلمنامه نویسی داشتم، علاوه بر مطالعات سینمایی، در کلاسهای فیلمنامهنویسی آقای بهروز افخمی و آقای جلیل سامان هم شرکت کردم.
در کلاس آقای سامان متوجه شدم که ایشان در حال نگارش سریال زیرخاکی هستند. چند نمونه کار برایشان فرستادم و رضایت دادند که به عنوان همکار فیلمنامه نویس به فصل اول زیرخاکی اضافه بشوم. برای فصل اول این کار شوخی نویسی میکردم و تعدادی از سکانسهای کار را نوشتم. بعد از زیرخاکی هم که درگیر فیلمنامه وضعیت زرد شدم. در نهایت به این نتیجه رسیدم که نویسندگی برای من از فعالیت در رشته دانشگاهیام لذت بخشتر است و تصمیم گرفتم کلا روی فیلمنامه نویسی تمرکز کنم.
فرصت خدمت به مملکت در فیزیک هستهای بیشتر بود یا طنز و فیلمنامه نویسی؟
به این نتیجه رسیدم که در زمینه طنزنویسی میتوانم خلاقتر از زمینه علمی عمل کنم. اگرچه وضعیت بازار کار در رشته خودم چند سالی هست که خیلی بدتر از گذشته شده و همچنین بودجه مربوط به پروژههای علمی کاهش پیدا کرده و این موضوع متاسفانه باعث دلسردی خیلی از فارغ التحصیلان و اساتید شده.
چرا وضعیت زرد؟ و چرا این سوژه؟
وضعیت زرد هم اشارهای به صنعت هستهای و کیک زرد دارد و هم اشاره به وضعیت زرد در فضای مجازی. در مورد سوژه اصلی کار در ابتدا لازم است که نکتهای در مورد قالب کار عرض کنم. این کار به نوعی در دسته سیتکام یا کمدی موقعیت قرار میگیرد. سیتکام به دلیل لوکیشن محدود و بازیگرهای ثابت کارهای کم هزینهای هستند. ما در این نوع سیتکام، سوژه اصلی نداریم، بلکه در هر قسمت، به داستانی متفاوت میپردازیم؛ بنابراین در مقایسه با سریالهای معمول طنز، سیتکامها ایده محوری پر رنگی ندارند.
اگر چه معمولا یک یا چند خط داستانی در طول کار پیگیری میشوند. در سیتکام شخصیت بسیار اهمیت دارد؛ و مهمترین دغدغه ما خلق شخصیتهایی بود که هم از نظر دراماتیک جذابیت داشته باشند و هم به کمک آنها بتوان به موضوعات مدنظرمان ورود کنیم. موضوعاتی که هم دغدغه جامعه و مردم باشند و هم در سایر سریالها و فیلمها مغفول ماندهاند و یا کمتر به آن توجه شده است.
طنز وضعیت زرد برای خودش خط قرمزهایی دارد و در عین حال خط شکنیهایی هم دارد که در هیچ سریال طنز دیگری در تلویزیون دیده نمیشود. راجع به این خطوط توضیح دهید.
حفظ حرمت بزرگتر و وارد نشدن به حوزه شوخیهای غیر اخلاقی از مهمترین خطوط قرمز ما بود. به طور مثال در سریال ما گاها میبینیم که کاراکتر سعید از دست دایی خود حرص میخورد! اما همیشه احترام او را نگه میدارد. اما در مورد خط شکنیها. شاید مهمترین چالش ما، پرداخت درست به آدمهایی بود که بخش اعظم جامعه ما را تشکیل میدهند. یعنی یک ایرانی متدین. ما در فیلمها و سریالهای طنز معمولا میبینیم که یا آدمهای متدین به صورت کاریکاتوری و مضحک نمایش داده میشوند و یا غایب هستند. شما وقتی یک سیتکام آمریکایی تماشا میکنید، کاملا با فرهنگ و سبک زندگی آمریکاییها آشنا میشوید. اتفاقی که با تماشای سریالهای طنز ایرانی کمتر میتوان به آن رسید. ما در وضعیت زرد کاراکترهایی میبینیم که اهل مناسک دینی مثل نماز و صلوات و … هستند و درعین حال هرکدام دارای نقاط ضعف مخصوص به خود هستند و درگیریهای شخصی خود را دارند.
ترس از استقبال مخاطبی که الان فقط با طنزهای زرد و سخیف میخندد نداشتید؟ نباید کمی هم دیالوگ روی مد و رویه طنزهای امروز پیش میرفت؟ این تجربه را در نویسندگی زیرخاکی ۱ هم داشتید.
این ترس را داشتم و هنوز هم دارم. نمیدانم منظورتان از مد و رویه طنزهای امروز چیست؟ به نظرم این فیلمنامه اگرچه کمی متفاوت است؛ اما پدیده¬ای مستقل از فضای طنز سینما و تلویزیون خودمان نیست. در وضعیت زرد هم از تکنیکهایی برای ایجاد موقعیت طنز استفاده شده که در خیلی از فیلمها و سریالهای داخلی هم مورد استفاده قرار گرفته بود. آن چیزی که من را میترساند قالب متفاوت کار یعنی سیتکام است. سیتکام خیلی به استندآپ کمدی شباهت دارد. به این صورت که فیلمنامه مملو از کاشت مقدمه و برداشت شوخی است. مخاطب ایرانی عادت دارد به کش دار شدن سریالها و معمولا با تمرکز تلویزیون نمیبیند. اگر مخاطب یکی از این کاشتها یا مقدمه چینیها را از دست بدهد، آنوقت برداشت آن شوخی برایش قابل درک نخواهد بود.
به نظر شما ذائقه سازی برای مخاطب در حوزه طنز شدنی است؟ یا اینکه موفقیت فقط در طنز هاییست که شوخیهای +۱۸ داشته باشند و یا کلیشههای رایج جوکها و توییتها باشند؟
مطمئنا ذائقه سازی شدنی است. اما نه با سیزده قسمت! بلکه با تکرار و تداوم میتوان ذائقه مخاطب را تغییر داد. ما در سالهای گذشته در تلویزیون خودمان طنزهای خیلی خوبی بدون شوخی غیر اخلاقی داشتیم که هنوز هم طنزهای خوبی هستند. اما شاید در سالهای اخیر این فضا را سینما با افراط در شوخیهای جنسی، تلویزیون با طنزهای ضعیف و فضای مجازی با کلیپهای ضعیف و غیر اخلاقیای که توسط واینرها تولید میشود، خراب کرده باشند.
تا اینجای وضعیت زرد ما مجموعه متنوعی از دغدغهها و مسئلهها و سوژهها مواجه میشویم. از خانواده و ازدواج آسان گرفته تا هسته¬ای و احزاب سیاسی و انتخاباتها و کنکور و روانشناسی کاسب و.. همه اینها در کنار هم گستردگی عجیبی را در سریال رقم زده. مواجهه و پرداختن این حجم از مسئله در یک سریال زیاد نیست؟
به نظرم خیر. شما در سیتکام در هر قسمت یک یا چند خط داستانی متفاوت دارید و اصلا این ویژگی سیتکام است که در هر قسمت به یک یا چند سوژه متفاوت میپردازد.
سانسور یا خودسانسوری هم در اتفاقات سریال و دیالوگها داشتید؟
هم میزان سانسور و هم خودسانسوری در سریال کم بوده.
برای ادامه وضعیت زرد چیزی هم پیش بینی کرده اید؟ اگر قصد ادامه دارید قرار است به چه صورت بپردازید؟
فعلا در مرحله ایده پردازی فصل دوم هستیم
آینده طنز در فیلم و سریالها را چطور میبینید؟
نمیدانم! انشاالله که تولید طنزهای خوب افزایش پیدا کند و آینده خوبی برای فیلم و سریال کمدی رقم بخورد.
خدا قوت میگم به همه عوامل. حتما فصل های بعدی وضعیت زرد رو هم بسازید
به امید موفقیت های بیشتر آقای عموکاظمی.
به آیینده ایشون بسیار امیدواریم