برنامه کاری معاون امور زنان رئیس جمهور
پخش ربنا در صدر مطالبات زنان!

راه راه: در پی اعتراض سیدمحمودرضوی- تهیه‌کننده سینما- به عدم واکنش سرکارخانم مولاوردی – معاونت امور زنان ریاست جمهوری – نسبت به فیلم ویلایی‌ها – فیلمی با موضوع همسران رزمندگان دفاع مقدس- روابط عمومی معاونت امور زنان ریاست جمهوری برنامه زمانی یک روز کاری خانم مولاوردی را منتشر کرد تا همگان بدانند ایشان چقدر سرشان شلوغ است:
ساعت ۹:۳۰ صبح
با جمعی از دختران دانشجو در دفتر کارم جلسه دارم. یک دستگاه پلی‌اتیلن‌ساز ۲۰ کاره اختراع کرده‌اند که هزینه صنعتی سازی هر کدام می‌شود ۹۰۰۰ هزارتومان. بهشان قول مساعدت می‌دهم.
ساعت ۱۰:۳۰ صبح
ماشین منتظر است. یک ساعت دیگر در پاستور، جلسه هیات دولت داریم. پای ماشین، پیرزنی را می‌بینم. می‌گویم مادرجان از برنامه‌های صداوسیما راضیی هستی؟ می‌گوید: «خداروشکر. فقط بگویید قرآن و دعا بیشتر پخش کنند.» مثل روز روشن است که مطالبه اصلی بانوان ما، پخش ربنای شجریان در صداوسیما است.
ساعت ۱۱ و ۲۰ دقیقه صبح
جلسه با ۲۰ دقیقه تاخیر شروع می‌شود. اول جلسه مصوب می‌شود که در ماه رمضان جلسات با یک ساعت تاخیر و از ساعت ۱۲ شروع شود. برخی اعتراضض می‌کنند که گرم است.
وزیر صنعت خبر از واردات دستگاه پلی اتیلن‌ساز ۱۹ کاره به قیمت هرکدام ۱ میلیون می‌دهد. چقدر این اسم برایم آشناست.
نوبت من می‌شود. از مطالبات زنان می گویم. نخست پخش ربنا و دوم همون همیشگی. رئیس جمهور می‌گوید منظورتان حضور زنان در ورزشگاه است دیگر؟؟ می‌گویم بله. می‌گوید خبرهای خوبی برایم دارد. خوشحال می‌شوم.
ساعت ۲ بعد از ظهر
یک فیلم برایم آوردند به نام ویلایی‌ها. با موضوع زنان رزمندگان. کارگردانش یک خانم بود ولی نه تهمینه میلانی بود نه پوران درخشنده، اینها دیگر از کجا می‌آیند؟
فیلمش کمی خشونت طلبانه بود. جاییش هم نمی‌گفت که همدیگر را قضاوت نکنیم. ولی قول دادم یک پست توی اینستاگرام بگذارم.
ساعت ۴ و ربع بعدازظهر
رئیس جمهور زنگ می زند و می‌گوید یادت هست گفتم برای حضور زنان در ورزشگاه خبرهای خوشی دارم؟ می‌گویم بله. می‌گوید بزن شبکه ۳٫ می‌زنم. مستندد است. می‌گویم مستند است. می‌گوید شبکه ۳ ایران. می‌زنم. فوتبال است. می‌گویم فوتبال است. می‌گوید راست بالا را نگاه کن. نگاه می‌کنم. تلویزیون یک بچه چهارساله را در بین تماشاگران نشان می‌دهد. می‌گویم خب؟ می‌گوید دختر است دیگر. می‌گویم پسر است. می‌گوید انگشتانش لاک دارد. می‌گویم کلش همین؟ می‌گوید اصلاحات، تدریجی است. لبخند می زنم.
ساعت ۴ و ربع بعدازظهر
باتری ساعتم خراب شده. یک ساعت است که روی ۴ و ربع مانده.
ساعت ۶ بعدازظهر
رئیس جمهور توی گروه هیات دولت می‌گوید که درباره ربنا خبرهای خوشی دارد.
ساعت یک ربع مانده به افطار بعدازظهر
رئیس‌جمهور توی گروه می‌گوید ربنا هم اکنون پخش می شود. شبکه های مختلف را بالا و پایین می کنم. می‌گویم نه. می‌گوید چرا. تا الان هم هزار تا لایک خورده!! می‌گویم همان ماجرای اصلاحات تدریجی است و این حرفا؟ لبخند می زند.
هوا تاریک شده بعد از ظهر
ساعتم به کلی خراب شده.
بوق سگ بعد از ظهر
دیگر وقتش شده برای فیلم ویلایی ها یک پست بگذارم. می‌نویسم یک فیلم خوب از بانوی کارگردان سرکار خانم … عه… اسمش چی بود؟ ولش کن یادم نمیی آید. به جایش عکسی از مهناز افشار می گذارم و می نویسم: به پاس حضور درخشان ایشان در نهنگ عنبر۲ خصوصا اونجاش که می‌گن…

✅این مطلب در ویژه نامه هفتگی طنز راه راه در روزنامه وطن امروز (۹۶/۰۳/۲۲) منتشر شده است.

ثبت ديدگاه




عنوان