آش دهان‌نسوز

ای یار خوب و مهربانم در چه حالی؟
یک روز بودی خوش بیان حالا که لالی!
 
در جای جای میهنم حتی دهاتش 
لیفتینگ ابرو هست و ناخن کارِ عالی 
 
اما دریغ از یک دکان که تو در آنی
شد ارزشت پایین‌تر از ظرف سفالی!
 
رفتی و  جایت را گرفته کافه قلیان
جای تو آمد طعم نعنا پرتقالی
 
رسم تو ویرانی جنگل‌هاست بس کن
چَت آمده جای ورق، با این چگالی
 
آش دهان‌سوزی نبودی هم از اول
مثل خروپف در همایش‌های خالی 
 
چون سینمایی‌های بی‌پایان اصغر 
خورده گره آینده‌ات با بی‌خیالی!

ثبت ديدگاه




عنوان