مقاومت رضاخان در برابر اشغال ایران
اقتدار همایونی

در ابتدا خداوندی را ستایش کنیم که عفوش خطاپوش است و ملاکِ برخورد با ما را «شتر دیدی ندیدی» مقرر گردانید که اگر غیر از این بود، جماعت محل سگ به ما نمی‌گذاشتند و مهرش از قهرش پیش و فضلش از عدل بیش که اگر فضلی عطا نمی‌کرد همچنان به مثابه قدیم باید آب جوق و نان سق می‌زدیم.
و بعد بر پیشگاه حضور التفات ظهور پادشاهِ پس از این والاجاه قوی شوکت، قویم قدرت، قدیم دولت معروض و مکشوف می‌دارد که الساعه قدح آب در دستان مبارکِ همایون‌تان است بر زمین نهاده، البته به نرمی و ملاطفت که مبادا ترک بردارد چینی نازکش و قبل‌منقل را بار زده و به طرفه‌العینی سوی ایران گسیل شوید.
حضرت اقدس، از لحظه‌ای که برادر ناکام‌تان احمدشاه کبیر و فراخ، شما را به من سپردند و گفتند: «مردک! جانت هم در رفت، جان تو و جان این ولیعهد ما» جان من است و جان همایونی شما. گفتم کبیر یاد آن شکم ورقلمبیده‌ شاهانه‌اش افتادم، هرچند همه‌اش غم‌باد بود، اگرنه روزی پنج به علاوه یک وعده جهت محکم‌کاری و از قرار وعده‌ای یک نان و مرغ به همراه بوقلمونی به عنوان تکمله و سپس فالوده و هشت اسکوپ بستنی برای سهولت در هضم غذا و قدحی دوغ برای نفوذ در منافذ معده و دیسی از حلویات و قس‌علی‌هذا که خوراکی نمی‌باشد.
محمدحسن میرزا، همانطور که بر همگان مخفی و مستور نیست در یوم سوم شهریور فوج متفقین از شمال و جنوب و یسار، البته به غیر از یمین به ممالک محروسه یورش آوردند. بر وفق راپورت‌های خفیه خاله‌زنک‌الدوله ملقب به کلانتر محل و حومه، دُوَل شوروی و بریتانیا پس از آنکه با یکدیگر داداشی شدند و اقدام به تناول غذا در یک مجمعه نمودند به رضاخان مرقومه‌ای ارسال کردند که «سریعاً به کارشناسان آلمانی بگو که نخود نخود هرکه رَود خانه خود»؛ ولی رضاخان ضمن زدن پوزخندی و گفتن: «هه» وقع دیگری ننهاد. همین امر مایه کدورت آنها شد و بین‌الدولتین خود قرار و شاید هم مدار گذاشتند تا از ایران به‌عنوان پل پیروزی بهره بگیرند.
پس از حمله رضاخان مقاومت چشم‌گیری در حد ۸۰ ساعت از خود به منصه ظهور گذاشت. البته سخنگوی خاله‌زنک معروف به وِروِر‌السلطنه اعتقاد راسخ دارد که مقاومت ۳ روز و ۸ ساعت بوده ‌است و ضمناً رضاخان به نشانه اعتراض یک بار هم «عه» غلیظ و کلفتی گفته‌؛ ولیکن منطبق بر اخبار واصله به غایت ترسیده و همواره در حال دویدن و جیغ کشیدن می‌باشد و نیز سعی دارد با احساسی نمودن فضا و گفتن «من همونم که کودتا کردم براتون، بذارم برم؟» انگلیس‌ها را تحت تاثیر قرار دهد؛ ولی زهی خیال باطل.
باری، چشمم کفِ پاهایِ مبارکِ همایونیِ پس از این شاهانه‌تان، تا تنور داغ است بازگردید که اینک مملکت شما را می‌خواند.
ایام خجسته، فرجام به‌کام باد، والسلام

ثبت ديدگاه




عنوان