نگاهی به وضعیت کتاب طنز بعد از انقلاب اسلامی‌
بازطراحی تاریخچه طنز، با غلطک و گازانبر

انقلاب‌ها ذائقه و نگاه انسان‌ها راجع به خود، جامعه و جهان پیرامونشان را تغییر می‌دهند. یکی از نمودهای آن در هر جامعه‌ای تاثیر انقلاب‌ها و دگرگونی‌های سیاسی بر ساختار و محتوای ادبیات، فرهنگ و هنر یک ملت است چرا که ادبیات، یک پدیده روبنایی است و از تحولات سیاسی و اجتماعی بنیادین درون جامعه تبعیت می‌کند. خصوصاً زیرشاخه طنز ادبیات، که ذاتاً از جامعه و برای جامعه است و نمی‌تواند مستقل از تحولات جامعه، به وجود بیاید یا بازتولید شود. پیروزی انقلاب اسلامی ‌ایران، همچون جنبش مشروطه، در رشد و دگرگونی طنز فارسی، تاثیر بسیار داشته است. در واقع طنز به عنوان مردمی‌ترین و اجتماعی‌ترین گونه‌های ادبی در چهار دهه اخیر انقلاب اسلامی‌ متناسب با تحولات سیاسی و فکری، حرکتی پرفراز و نشیب را طی کرده و به تناسب رخدادهای سیاسی و شکل‌بندی آرایش نیروهای اجتماعی، تغییر کرده است.

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، علی‌رغم اینکه بیش از ۳۰ نشریه طنز در طول یکسال، ظهور و افول کردند؛ اما نگاه طنزنویسان حرفه‌ای و بالتبع نویسندگان کتاب طنز، به نظام جدید، به ترسی آمیخته با ناشناختگی، همراه بود و کسی نمی‌دانست قرار است چه سرنوشتی در انتظار طنز و طنزنویس باشد. این ناشناختگی به دلیل عدم ثبات سال‌های اول و درگیری کل جامعه با مقتضیات جنگ در سال‌های بعد، حرکتی سینوسی را پشت سرگذاشت. حرکتی که در نقاط سقوط آن، برخی مسئولان کج‌ سلیقه یا بی سلیقه، نقشی اساسی داشتند و اگر نبود ذهن بیدار و تسلط فرهنگی برخی دیگر از بزرگان انقلاب اسلامی، قطعاً هیچگاه شاهد صعود دوباره طنز در جامعه ایرانی نبودیم. مهم‌ترین ویژگی در طنز بعد از انقلاب این بود که خط قرمزهای جدیدی به وجود آمد. طنز اروتیک و شوخی با موضوعات و محتوای جنسی آن طور که در توفیق وجود داشت بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ‌ناپدید شد. همچنین شوخی با شخصیت‌های دینی و مفاهیم مذهبی نیز جزو خط قرمزها قرار گرفت.

همان ابتدای انقلاب، کشور درگیر جنگ تحمیلی شد و زخم خورده شهادت‌ها و آسیب‌های مردم در انقلاب سال ۵۷. در این شرایط کسی خیلی جسارت این را نداشت که بخواهد طنز را شروع کند، چرا که هنوز «طنز» با «دلقک‌بازی و جوک‌گویی» یکسان گرفته می‌شد. کیومرث صابری‌فومنی سال ۶۳ ستون یادداشت‌های طنزآمیز یک حاجی را در نشریه داخلی بعثه رهبری با عنوان «داستان‌های جعفر‌آقا» برای حاجی‌های ایرانی منتشر کرد و سد را شکست. کیومرث صابری طنز منتقد با ادبیات فاخر را به گونه‌ای عرضه کرد که نگاه‌های منفی به طنز و به حاشیه راندن عمدی آن، از بین رفت. حتی کسانی مثل ابوالقاسم حالت که قبل از انقلاب هم طنزنویس بودند، دوباره فعالیتشان را شروع کردند؛ اما اینبار علاوه بر جوک‌های دو همسری و اقلام تشکیل‌دهنده سبزی آش، به مسائل اجتماعی و سیاسی و نقد غربگرایی هم پرداختند. استقبال مردم و مسئولان از طنز فاخر باعث شد تا کم‌کم واژه طنز جایگزین فکاهی شود. رسالت انتقادی و جایگاه واقعی ادبی طنز به او هویتی داد که به جای دلقک پیشگی و خنده گرفتن محض به خنده‌ی متفکرانه و نقد اصلاحگر بپردازد. این تغییر، ابتدا در مطبوعات خود را نشان داد و بعدتر با تدوین و چاپ همان نوشته‌های مطبوعاتی و بالاخره تالیف کتاب، نویسندگان و شاعران آثارشان را با طنز پاک و منتقد به جامعه ارائه دادند. طنزی که از ادبیات مستهجن و موهن قبل از انقلاب عاری بود و اغلب، جایش را مضامین و محتوای فکری اجتماعی، فرهنگی و سیاسی گرفته بود.

کتاب طنز بعد از انقلاب اسلامی ‌ایران در سه دوره قابل بررسی است که لزوماً طول زمانی این دوره‌ها یکسان نبوده و تفاوت نسبتاً قابل توجهی با طنز مطبوعاتی دارد:

دوره اول: از یک سال قبل از انقلاب اسلامی‌ تا پایان دولت هاشمی‌رفسنجانی

دوره دوم: از سال ۱۳۷۶ تا روی کار آمدن دولت احمدی‌نژاد

دوره سوم: از سال ۱۳۸۸ تا پایان دولت دوم اصلاحات (سال ۱۴۰۰)

در دوره اول، فضای نشر کتاب طنز بیشتر متأثر و معلول طنزهای مطبوعاتی (و مطبوعات طنز) و کتاب‌های میانه‌روی طنز پیش از انقلاب است. اغلب کتاب‌های طنز این دوره نیز یا تدوین و چاپ آثار قبلاً منتشرشده در مطبوعات با ویرایش جدید است -مانند دوکلمه حرف حساب کیومرث صابری‌فومنی- و یا آثاری است از نویسندگانی که پیش از این نیز کتاب‌هایی در قالب طنز به بازار عرضه کرده بودند، البته با درنظر گرفتن برخی شاخص‏های اخلاقی و فرهنگی جدید، مانند آثار خسروشاهانی. در این دوره البته می‌توان ردپای طنز را در میان آثار هنرمندان و نویسندگان متعهدی چون سیدحسن حسینی یا سلمان هراتی نیز جُست.

در دوره دوم، همان‌ها که در دوره اول، از جایگاه مدیرکل و معاون وزیر و وزیر، به قلع و قمع مطبوعات، کتاب‌ها و اهالی فرهنگ -خصوصاً با موضوع طنز- می‌پرداختند، به جایگاه معاون وزیر، وزیر و رییس‌جمهور رسیدند و بدیهی است که بیش از پیش داس بردارند؛ اما این بار با رویکردی آشکارتر به سوی غرب و لیبرالیسم. ظهور و گسترش ناگهانی نویسندگان و منشورات طنز تحت نام اصلاح طلبی  و با نشانِ زیرپا گذاشتن کمی‌ تا قسمتی از مرزهای اخلاقی و ارزش‌های انقلابی که تا آن روز تعریف شده بود، در دوره دوم به چشم می‌آید. در کنار آن، محدودیت‌های بیش از پیش و حتی حذف کامل طنزنویسان متعهد، بسیاری را به گوشه‌های بیکاری یا تغییر شغل کشاند. نشریه گل آقا به همراه کتاب‌های همراه آن در این دوره، کمرنگ و از پیشخوان مطبوعات ایران، حذف شد. گرچه تاخت و تاز هم‌حزبی‌های دولت اصلاحات نیز دیری نپایید و از سال ۱۳۷۸ تا پایان زمامداری محمد خاتمی، نویسندگان هم‌راستا با اصلاحات و کتاب‌هایشان نیز از سوی دولت مستقر، تاب آورده نشده و به تدریج یا دفعتاً حذف شدند. در این دوره حتی کتاب‌های جدی درباره طنز، به شدت سوگیرانه و با حذف کامل یا نسبتاً کامل آثار و اَعلام طنز انقلابی یا متعهد به ایران اسلامی ‌بود.

دوره سوم، شامل دو جریان بود که گرچه از مبدأ، یکی بودند؛ اما در ظاهر، متفاوت جلوه می‌کردند. سه سال پایانی دولت احمدی‌نژاد با دخالت‌های آشکار و اعمال نفوذ علنی برخی جریانات انحرافی بر حوزه‌های فرهنگ و ادبیات، فضایی نه چندان پایدار در حوزه طنز و کتاب طنز را رقم زد. در این مدت، برخی جریان‌هایی که در ماه‌های پایانی دولت خاتمی، منکوب و مسکوت شده بودند، دوباره سربرآوردند و با حمایت همان جریان انحرافی به تاخت و تاز مجدد پرداختند. از سویی، جریان‌های انقلابی طنز و ادبیات که چهارسال اول احمدی‌نژاد را به بازیابی و برخی بازسازی‌های ساختاری و محتوایی گذرانده بودند و امید داشتند در چهارسال دوم بتوانند آغازگر دوباره جریانی متعهد و انقلابی باشند، ناامید و بیش از دوره اصلاحات، محدود و محصور شدند.

این فضای در حال غبارآلودشدن ادامه داشت تا آنجا که به جرأت می‌توان گفت یکی از عوامل انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیس دولت دوم اصلاحات، البته رادیکال‌تر در لیبرالیسم و بالطبع، کم ظرفیت‌تر در شنیدن و پذیرش طنز و نقد گردید. کتاب طنز، در سالهای ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۲، هم‌راستا و بعضاً دوشادوش طنز مطبوعاتی و سایر وسایل رسانه‌ای، با رانت‌های مالی و اطلاعاتی دولتی و پشتیبانی بی‌چون و چرای دولت تدبیر و امید، غلطک‌وار، هرنوع طنز انقلابی و متعهد، حتی طنز اخلاقی را از دور خارج می‌کرد و روز به روز عوامل و «نخبگان» خود را به صدور ادبیات و بازار نشر کشور نزدیک و نزدیک‌تر می‌نمود.

ثبت ديدگاه




عنوان