اندر احوالات شیخ و حقوق بشر آمریکایی
خوراک بشر

چنین حکایت کرده‌اند که عمو سام در عالم خیالی حقوق بشری سیر می‌کرد و در عالم خیال، به پاس این میزان عنایت به حقوق، برای خویش نوشابه باز می‌کرد تگری.
در شرح کرامت وی آمده است بُعدمکان بازدارنده وی از احقاق حقوق بشر نبود. چندان‌که مریدان وی از آن کله دنیا فرسنگ‌ها کوبیده و ریاضت‌ها کشیدند تا پیغام صلح را به پارسیان رسانند. البته در تاریخ آمده است که پارسیان از پذیرش حقوق بشر اهدایی سر باز زدند و مقاومت‌ها بکردند و گفتند که این حقوق بشر، بیشتر بوی فیلم اره می‌دهد و پیف پیف و کذا و کذا.
مریدان جملگی به این رای رسیدند که حقوق بشر خواستنی نبوَد، بلکه خوراندنی بود.
به همین منظور چند صباحی در بحر فارس سیر کردند و خود را مشغول تفکیک جلبک‌های آبی و قرمز خلیجی که فارسیان، فارسش نامیده بودند، نشان داده و در فری‌تایم‌های خویش به برداشت اطلاعاتی از این بحر مشغول بودند.
۱۲تیرماه سنه ۶۷ هجری خورشیدی بود که طیاره‌ای پارسی از بالای سرشان بگذشت و بشکن‌زنان ندا دادند که: «خودشه». خوراک خوراندن حقوق بشر است. پس ۲ موشک کروز به سمتش روانه نمودند و تمام مسافرین طیاره را در دم حقوق بشر خورانیدند.
عمو سام که این روایت بشنید، دستور داد ضیافتی ترتیب دهند و جمله مریدان را از جمله مرید مخلص ویلیام راجرز را تکریم کنند و وی را مدال افتخار دهند.

ثبت ديدگاه




عنوان