نگاهی طنز به تاریخچه سازمان مجاهدین خلق
در جستجوی پدر| اسلام ناب مارکسیستی!

بسمه تعالی

در جستجوی پدر

نگاهی طنز به تاریخچه سازمان مجاهدین خلق

 

سازمان مجاهدین خلق، فراز و فرودهای زیادی در ایدئولوژی و شیوه های مبارزاتی خود داشته است؛ اما یک شعار همیشه سرلوحه رفتارهای آن ها بوده است؛ اینکه «بی پدر نیستیم!» آن ها به خوبی اهمیت سر سفره پدر و مادر بودن را می دانستند؛ به همین علت در هر دوره ای و در هر شرایطی یک پدر داشته اند؛ و هرگاه پدرشان را از دست می دادند، در جستجوی پدر بعدی خود می رفتند.

 

قسمت پنجم

اسلام ناب مارکسیستی!

«در این قسمت نگاهی می اندازیم به نقش مجاهدین در پیروزی انقلاب»

 

            پس از خروج محمدرضاشاه از کشور، زندانیان سیاسی نیز از زندان ها خارج شدند؛ انگار که شاه جای اینها را تنگ کرده بود. درست مثل این بچه های لوس که وقتی مهمان می آید خانه می روند توی اتاقشان و می گویند «درس داریم»، اینها هم خودشان را توی زندان قایم کرده بودند. در این فرایند، مسعود رجوی نیز از زندان خارج شد. چند روز بعد از این ماجرا،  و در تاریخ ۲۲ بهمن انقلاب اسلامی به پیروزی رسید. در پی این ماجرا مسعود خاضعانه گفت که حاضر است رهبری انقلاب را بر عهده بگیرد. البته نقش مجاهدین خلق در پیروزی انقلاب غیر قابل چشم پوشی است. مهم ترین نقش آن ها در پیروزی مبارزات، نقش «حواس پرت کنی» بود. سازمان در طول حدود ده سال، حداقل ۴، ۵ مرتبه تغییر ایدئولوژی موفق و چند مرتبه هم تغییر ایدئولوژی ناموفق داشت. هر مرتبه هم یک جزوه چند صد صفحه ای می نوشتند و ایدئولوژی جدیدشان را معرفی می کردند. رجوی در کتاب خاطراتش از علت این تغییر ایدئولوژی پرده بر می دارد:

            «ما وقتی تغییر ایدئولوژی می دادیم و جزوه ای بیرون می دادیم، ساواک می نشست و اینها را به دقت می خواند؛ و چون چیزی نمی فهمیدند بار دیگر هم می خواندند؛ و این فرایند تکرار می شد. و به این ترتیب وقت ساواک گرفته می شد و حواسش از مبارزات مردم پرت می شد. راستش ما خودمان هم نمی فهمیدیم چی توی جزوه هامون می نویسیم.»

مردم و انقلابیون راضی به زحمت رجوی نبودند و بنابراین درخواست وی برای رهبری انقلاب پذیرفته نشد. رجوی هم تقریبا بیکار شده برای اینکه حوصله خودش و اعضای سازمان سر نرود، یکبار دیگر ایدئولوژی سازمان را از «مارکسیست خالی» به «مارکسیست اسلامی» تغییر داد. عده ای اعتقاد دارند که رجوی این کار را برای این انجام داد که بتواند اعتماد انقلابی ها را جلب کند و در نظام آینده نقشی به دست آورد. اما شواهد حاکی است که واقعا از اعماق دل به اسلام معتقد بود. زن همسایه مسعود می گوید:

«اگر من یا زن نامحرم دیگری داخل خانه آقامسعود اینا بودیم و آقا مسعود وارد خانه می شد، برای اینکه ورودش را به ما اعلام کند تا چادر سر کنیم، با صدای بلند می گفت: «یا الله و یا خلق قهرمان»»  که این نشان از اعتقاد عمیق مسعود به اسلام ناب مارکسیستی دارد!


ثبت ديدگاه




عنوان