اندر احوالات رئیسعلی‌ و انگلیسی‌ها
دسته‌بیل‌ها درمقابل دلیر دلوار

جنگ بزرگ (جنگ اول جهانی) که بالا گرفت، قوای روس و انگلیس موضع بی‌طرفی دولت ایران را لای علوفه گذاشته، دادند بزهای‌شان بخورند. قوای روس بساط جوج را در شمال این مملکت به‌طریق همچین ندار گستراند. انگلیس نیز بر سبیل «همان همیشگی» پاره‌نان در نفت زده سعی وافر نمود که معده را جز نفت با هیچ‌چیز پر نکند. مضافا به‌جهت بیداری زایدالوصف وجدان، وظیفه برقراری نظم‌ و ‌نسق جزایر خلیج‌فارس را با ذکر «جهنم ضرر» چنان بر گُرده نهاد که صدای عمه‌اش از قلب لندن به ‌وضوح در تمام خلیج‌فارس شنیده شد که گفت: «آره جون عمه‌ات!»
انگلیس چون دید صدای عمه‌اش را همه شنیدند، به‌کمال تعجیل و بی‌خبر، کشتی‌های جنگی خود را حوالی بوشهر آورده، آن را با یک حالت سوت‌بلبلی‌زنان اشغال نموده، پلن خود را تشریح کرد که: «می‌خواهیم نیروهای هندی خود را از راه بوشهر به جنگ برده، مختصری از منافع تجاری‌مان هم که به در و دیوار بندر بوشهر چسبیده ‌است، بکَنیم. الان شما سر راه نشسته‌اید، ما هم عجله داریم. این هم توپ جنگی!»
رئیسعلی‌خان دلواری (حاکم دلوار) این افاضات انگلیس را شنیده، لای علوفه گذاشته به خورد بزهای تنگستان داده، گفت: «گوش‌های‌مان از شنیدن صدای انگلیسی ‌جماعت به تگری‌زدن افتاده، قصد داریم موجبات آسودگی گوش‌های‌مان را فراهم کنیم. این هم گِل!»
انگلیس که چهارسوی اعصابش از دست رئیسعلی و یارانش زخم شد، به دلوار حمله کرد، اما رئیسعلی که از حمله اراذل انگلیسی آگاه بود، قبل از حمله آنان مردمش را از روستا خارج نموده بود. انگلیسی‌ها چون دلوار را خالی از سکنه یافتند، به ‌اسلوب انگلیسی عقده‌گشایی کرده، خانه‌ها را به گلوله بسته، نخل‌ها را قطع نموده، شب را در روستا اتراق کردند. رئیسعلی همان شب سقف آسمان را بر سر انگلیسی‌ها آن‌گونه به‌طریق غافل‌گیری خراب کرد که باقیمانده آنان نام‌های خود را فراموش کرده، خود را کوفته‌قلقلی نام می‌کردند. پیروزی در جنگ دلوار، نخستین پیروزی ایرانیان پس از صد سال شکست پی‌در‌‌پی بود؛ پیروزی صد نفر از دلواریان بر پنج‌هزار انگلیسی.
پس از جنگ دلوار، رئیسعلی برای قوای انگلیس که مدت‌ مدیدی بود در این مملکت از پارتی‌های انگلیسی دور مانده بودند، شبیخون‌پارتی به‌قاعده‌ای را در بوشهر و پایگاه‌های انگلیسی ترتیب داده، هیچ مجال اُفت آدرنالین را در بدن آنان نمی‌داد. ایضا با همفکری خوانین منطقه، به‌دنبال حمله‌ای سراسری به بوشهر بود به‌جهت آزادسازی آخرین حد از آدرنالین در بدن قوای انگلیس. انگلیسی‌ها که دیدند از شبیخون‌پارتی ترتیب‌داده‌شده از سوی دلواریان اوردوز کرده‌، با لشکری چندهزارنفری، کشتی و توپ جنگی هم در مقابل دلواریان، بیش از دسته‌بیلی موریانه‌زده نیستند، ۲۳ شوال ۱۳۳۳ (۱۲شهریور ۱۲۹۴) با تحریک و تطمیع یکی از اطرافیان رئیسعلی، شیرمرد تنگستان را به‌ضرب گلوله‌ای از پشت سر به شهادت رسانده، ذلیلانه خود را از چنگ رئیسعلی رهاندند.

ثبت ديدگاه




عنوان