زده بودی!
۲:۲۹ ب٫ظ ۲۵-۱۱-۱۳۹۸
آن شب که ملوکانه به ما زل زده بودی
از کاخ گلستان، به فضا پل زده بودی
هر چند ترانزیت مواد با خودتان بود
جنسی بد و ناخالص و بنجل زده بودی
فرم پک و پوز تو چنان بود که گویی
با سر به جلوبندی پاترول زده بودی
تا اینکه درآری تو سر از طالع بحرین
بر قافیه «گاف» تفال زده بودی
بیچاره ندانست که این مجلس ختم است
بر تاج عروسیش گلایول زده بودی!
بر صفحه وادادگی و غرب پرستی
از روز ازل لینک تبادل زده بودی
یک سنگ نینداخته بودی سوی دشمن
هر چند که هی لاف تقابل زده بودی
در غیرت و مردی زده بر شانه خنزیر
در هوش و خرد طعنه به اسکول زده بودی
آن چند گلی هم که زدی بر سر کشور
شک نیست علیرغم تمایل زده بودی
گفتی همه افعال نکو، فعل تو بوده
در باقی افعال، تفاعل زده بودی
صدبار ز اوضاع خلایق به تو گفتند
هربار خودت را به تغافل زده بودی
دربار گزیده همه انگشت تحیر
آنگاه که حرف از گل و بلبل زده بودی
بودند همه لال و خمش مثل بهایم
هربار به دروازه خود گل زده بودی
بر مردم ایران ثمر بیشتری داشت
در داخل دربار اگر آغل زده بودی
[…] زده بودی! اولین بار در راه راه | باشگاه طنز و کاریکاتور انقلاب […]