دشت اول «همدم» چگونه رقم خورد؟
طنز روز | بله‌ی بی‌برقی

اولین ازدواج پلتفرم «همدم» دو هفته پس از افتتاح این مجموعه، به مرحله محضر رسید. گفتگوهای جلسه خواستگاری جهت دریافت ایده توسط عموم به شرح زیر در همدم منتشر خواهد شد:
– خواهر داماد: این خانم منشی جلسه ست؟
– خواهر عروس: نخیر ایشون معرف کیس از سایت همدم هستن. گفته بود من فقط معرفی می‌کنم، هیچی رو گردن نمی‌گیرم. الان اومده برا بخش اخبار سایت‌شون نت برداره، شیک حرف بزنید لطفا.
جدّ پدری داماد: همدم مگه اونی نیست که بعد از فوت همسر اول، دنبالش می‌گردن؟
– مادربزرگ عروس: نخیر اون دیگه شده زنگوله پای تابوت.
– عمه عروس: گفتید آقا داماد چیکاره ان؟
– خواهر داماد: فعال اقتصادی ان.
– یعنی گرگ ساختمان شیشه‌ای بورس؟
– نه توی روبیکا آیدی رزرو می‌کنن بعد از فیلترینگ بفروشن پولدار شن.
– مادر داماد: پس این بابای عروس کجاست. الان ما با اجازه کی این دو تا جوون رو بفرستیم توی اتاق حرف بزنن؟
– والا ایشون رو دیروز صبح فرستادم نون بگیره، گویا آرد گرون شده، هیچ‌جا پخت نمی‌کردن. توی آخرین تماس گفت از یه نونوایی توی اردبیل پیدا کرده، الانم توی راه تهرانه.
– زن‌داداش داماد: گفتید عروس خانم آشپزی‌شون چطوره؟
– برادر عروس: قشنگ معلومه شما از قحطی مرغ خبر ندارید. ما گفتیم دیگه تمرین آشپزی بمونه توی همون زندگی مشترک انجام بدن، سرمایه بابامون دود نشه بره توی هود. البته آبجی تا دلتون بخواد تجربه شِیک و اسموتی و ژله دارن.
– آخ جون. مامان همین رو ببریم دیگه.
– خفه شو بچه، قبلش باید حرف بزنید با هم. عمه خانم؟!
– عمه داماد: مادر عروس اجازه بده، اینا برن سنگ‌هاشون رو وا بکَنن.
– مادر عروس: راستش ما یه شمع بیشتر نداریم توی خونه. اگه آقازاده بلدن تُن صدا رو بیارن پایین، همین‌جا حرف بزنن. ایشالا بعد از حسن روحانی برقا بیاد، هم‌دیگه رم می‌بینن.
– عروس: مامان خانم من قبلا یه سلفی بدون افکتِ شش در چهار، همراه با فرم مشخصات شامل شغل پدر، غذای مورد علاقه، میزان مهریه، تا حالا عاشق شدن، نظرشون در مورد تحولات لیبی، موجودی حساب، رنگ خودرو و هزینه‌کرد یارانه معیشت رو توی سایت دیدم، تاییده.
– داماد: عه منم پروفایل شما رو دیدم. همونی هستید که دست‌تون جلوی دماغ‌تون بود دیگه؟
– عروس: بله خجالتم ندید تو رو خدا. شما حاضرید برا عشق‌مون چیکار کنید؟
– داماد: من به امید خدا با شروع طرح صیانت از حقوق کاربران فضای مجازی، مصرف اینستاگرامم مدیریت می‌شه، توی کار خونه به شما کمک می‌کنم.
– عروس: (لبخند ملیح)
– زن‌داداش عروس: وایسید بابا. به نظرم یه سه چهار هفته آشنایی رو کش بدید. این‌جوری هرتکی که نمی‌شه.
– معرف همدم: اگه نظر فنّی ما رو بخواید، فرم‌های دو طرف به هم می‌خوره. برای سایر حواشی هم ۱۵روز کافیه به نیت پنج تن.
– همه حضار: به‌به مبارکه…(کف مرتب)
موزیک شیش و هشت مجاز پلی شده و برادر عروس بلند می‌شود.

(جدی: متن فوق با فرض محفوظ ماندن نام و مشخصات طرفین وصلت در «همدم»، نوشته شده)

ثبت ديدگاه




عنوان