نفتکش انگلیسی قبل از ترکیدن چه گفت و چه شنید؟
ما می‌ریم آمپول بزنیم…

به‌گزارش المیادین، نفتکش انگلیسی که چند روز پیش توسط نیروهای مسلح یمن هدف قرار گرفت، حامل سوخت برای جنگنده‌های اسرائیلی بود و تازه دو کشتی انگلیسی و آمریکایی هم برای حفاظت، آن را همراهی می‌کردند. و باز به‌گزارش همان المیادین مذکور، به‌محض نزدیک شدن نیروهای یمنی و شروع درگیری، هر دو کشتی حفاظتی شجاع متواری شده و نفتکش انگلیسی را با سرنوشتش تنها گذاشتند. گفت‌وگوی زیر آخرین مکالمات نفتکش انگلیسی با کشتی‌های حفاظتی، قبل از ترکیدنش است:
نفتکش: فرزندان شجاع ملکه! بیدارین داداشا؟
محافظ انگلیسی: به گوشی‌م؛ کاری داشتی؟
نفتکش: داداش تا اینجای سفر خیلی خوش گذشت؛ گفتیم، خندیدیم. فقط الان داریم می‌رسیم به دریای سرخ. یکم خطریه، خواستم خیالم راحت باشه که حواستون جمعه.
محافظ انگلیسی: عه؟! داداش این چه حرفیه؟ اصلاً ملکه اون لحظات آخر عمرش، من رو کشید یه گوشه‌ای و گفت: «حواس‌تون خیلی به این نفتکش‌های من باشه»؛ برو جلو خیالت تخت.
نفتکش: خب خیالم راحت شد. مطمئنم الان روح ملکه هم از اون دنیا نظاره‌گر ماست. بر و بچ آمریکایی! صدام رو دارید؟… الو… صدا میاد؟
محافظ آمریکایی: به گوشم؛ ببخشید، اینجا بچه‌ها پارتی گرفتن، یکم باید بلندتر صحبت کنی.
نفتکش: آقا داریم می‌رسیم به دریای سرخ ها! می‌خوای موقتاً پارتی رو تعطیل کنی، بعد که رد شدیم، همه با هم جشن می‌گیریم.
محافظ آمریکایی: نترس عموجون. ما وسط پارتی هم حواسمون کاملا جمعه. یه موشک‌ها و سامانه‌هایی برای دفاع ازت بهمون دادن که اصلاً هیولا؛ خیالت تخت دایی.
نفتکش: خب پس شانس حسابی با ما یاره… اوه اوه! بچه‌ها من دارم اخطار دریافت می‌کنم، چکار کنم؟
محافظ آمریکایی: یا لینکلن کبیر! ولش کن، جوابش رو نده.
نفتکش: چجوری جوابشون رو ندم؟ میان سمت‌مون خب.
محافظ آمریکایی: خب گوشی رو بده دست یکی از خدمه، بهشون بگه کاپیتان سر نمازه؛ قطعاً ول می‌کنن.
نفتکش: دیگه خیلی دیره، نیروهاشون دارن میان سمت‌مون؛ همون بمب‌های هیولا رو پرتاب کن… عه؟! چرا داری دور می‌زنی کشتی آمریکایی؟
محافظ آمریکایی: داداش من دستشویی‌م گرفته، اینجا جلوی جمع خجالت می‌کشم. با اجازه برم همین آبراه پشتی کارم رو بکنم، میام.
نفتکش: عه؟! کشتی انگلیسی تو کجا می‌ری؟
محافظ انگلیسی: نگاه! این دستشویی‌های آبراه پشتی هم دوره، هم راهش تاریکه؛ منم با آمریکایی تا اونجا می‌رم که نترسه. تو مقاومت کن ما الان میایم.
نفتکش: پس روح ملکه چی؟
محافظ انگلیسی: ای تو روح ملکه!
روح ملکه از آن دنیا: آقا این نفتکش که دیگه کار من نبوده! چرا سرب داغش رو تو حلق من می‌ریزی؟ آاااااااااااااااا….

ثبت ديدگاه




عنوان