شعر طنز
میوه تدبیر(سیاسی)

بعد صد روز، گلستان شده، می بینی که
رزق و روزی چه فراوان شده، می بینی که

عامل استپ و درجا زدن چرخ معاش
چاله ای بود که سیمان شده، می بینی که

اصلا این شیوه ی تضمین شده ی صدروزه
دیگر الگوی مدیران شده می بینی که

کوری چشم حسودان مخالف با ما
فردو هم مرکز استان شده، می بینی که

جان کری بود اگر اسم عدو تا دیروز
اسمش امروز، کری جان شده، می بینی که

لکنتی داشت زبان همه ی منتقدان
دَ دَ درماا…دَ دَ…درمان شده، می بینی که!!

هسته ای گر به فنا رفت ولی اوباماست
دشمنی یاور ایران شده، می بینی که

رتبه و جای گذرنامه دگر رفت به عرش
وضع سیر و سفر آسان شده می بینی که

رد شده غلطک تدبیر، چنان از رو کود
اصلن انگار اتوبان شده می بینی که

شاخص نرخ تورم شده کمتر از صفر
اینکه تیتر یک کیهان شده، می بینی که

عزت و توسعه آورده فراوان، برجام
شلغم آباد چو تهران شده می بینی که

آنقدر هست گشایش که خیابان ها هم
مملو از حوری و غلمان شده می بینی که

خاستگاه همه ی خیر و خوشی در کشور
چند وقتیست که سمنان شده می بینی که

آسمان پاک و هوا پاکتر از دولت قبل
رنگ آن آبی نیسان شده می بینی که

مشکلاتی که در این دولت ما موجود است
ریشه اش نیز نمایان شده می بینی که

گرچه ما سعی نمودیم ولی دولت قبل
باعث سستی ارکان شده، می بینی که

اینهمه ابر که از دولت قبلی ست عقیم
حامل قطره ی باران شده می بینی که

درد ما، قطعی گاز است فقط در کشور
آخر این درد که درمان شده، می بینی که

دو سه تا فیش نجومی که دگر مسئله نیست
بیخود این مسئله بحران شده، می بینی که

چون در این دوره حسن، خدمت بی منت کرد
دیگر آن مسئله جبران شده، می بینی که

انتخابات که نزدیک شده، رفتارش
ناز و گوگولی و مامان شده می‌بینی که

گفته بودند ز برجام گشایش هرگز،
نشده، گفت به قرآن شده، می بینی که

جسم تحریم، چنان خورده ترک، با برجام
اصلا انگار که ویران شده، می بینی که

گرچه این نعمت برجام، خدادادی بود
مدتی هست که کفران شده می بینی که

در ره کعبه ی برجام، سخن های رقیب
بهر ما خار مغیلان شده می بینی که

هر که در خوبی برجام نگفته شعری
زار و بیمار و پشیمان شده می بینی که

خاوری از وطنش رفت، دلم میسوزد
طفلکی بی کس و ویلان شده، می بینی که

اعتدال تو به اعجاز رسید ای والله
کدخدا عاقل و انسان شده می بینی که

من شنیدم که اوباما به مساجد می رفت
جان کری هم که مسلمان شده می بینی که

با دو تا خنده و تدبیر، شکستش داده
دشمنش خسته و نالان شده می بینی که

چند وقتی ست که از خاک یو.اس.آ دور است
مبتلای غم هجران شده، می بینی که

شدت کار جهادی است که صبحی کیش و
شب به گیلان و لواسان شده می بینی که

چند وقتیست کسی نیست که خدمت بکند
میم.هه راهی زندان شده می بینی که…

مادرش گفته پدر سوخته هستند ولی
پدرش دست به دامان شده می بینی که

دو سه سال است همه مملکت ما یکجا
عینهو سرخه ی سمنان شده می بینی که

قیمت مرغ و شکر نیز، شبیه برجام
چند وقتی ست که سوزان شده می بینی که

شاعر شهر، که هی شعر سیاسی می گفت
عاقبت بیکس و عریان شده می بینی که

ثبت ديدگاه




عنوان