پشت صحنه فتح تهران توسط طالبان
کماندوی کی بودی تو؟

اخیراً یکی از فرماندهان طالبان گفته اگر اجازه‌اش را داشته باشد، می‌تواند تهران را فتح کند. در همین راستا یکی از بهترین مأمورین خود را مخفیانه به اتاق عملیات فتح تهران که توسط همین فرمانده طالبانی اداره می‌شد فرستادیم تا از جزئیات نقشه اطلاعات جمع کند. البته بعدا فهمیدیم که الکی بهترین مأمور خود را فرستادیم؛ چون در اتاق عملیات کاملا باز بود و هیچ‌کس هم کاری به بقیه نداشت. در واقع اگر کارمند بایگانی خود را هم می‌فرستادیم می‌توانست به راحتی نفوذ کند. به هرحال بخشی از اطلاعات به‌دست آمده را فاش می‌گوییم و از گفته خود دلشادیم.
فرمانده طالبانی: به زودی ما تهران رو فتح می‌کنیم!
نیروهای طالبان به شادی و هلهله می‌پردازند و تیر هوایی شلیک می‌کنند.
یکی از نیروهای طالبان: چطوری؟
فرمانده طالبانی یک تیر به مغزش شلیک می‌کند تا وی دوباره از این سؤال‌های احمقانه نپرسد.
نیروهای طالبان بعد از یک مکث کوتاه دوباره به شادی پرداخته و هلهله می‌کنند.
یکی دیگر از نیروهای طالبان: ولی حالا بدون شوخی، چطوری؟
فرمانده طالبانی نفر دوم را هم می‌کشد تا بفهمد هر سؤالی را کی و کجا باید بپرسد؟
نیروهای طالبان شادی می‌کنند؛ ولی نه مثل قبل، این‌دفعه دیگر هلهله و شلیک هوایی در کار نیست.
نفر سوم از نیروهای طالبان: ملاجان فیلم‌مون کردی؟ خب بگو چطوری دیگه؟
فرمانده طالبان که می‌بیند همه ساکت شده‌اند و به او نگاه می‌کنند بالأخره جواب می‌دهد. البته قبلش همین نفر سوم را هم می‌ترکاند که درس عبرتی شود.
فرمانده طالبان: با هلیکوپتر می‌ریم تهران رو فتح می‌کنیم.
یکی از نیروهای پرروی طالبان: ما هلیکوپتر نداریم داداش!
فرمانده طالبان: بچه‌ها همین بچه پررو رو یکی بکشه، من تیرهام تموم شد.
نیروهای طالبان می‌گویند به دلیل شلیک هوایی، تیر آنها هم تمام شده.
فرمانده طالبانی: پس وقتی فشنگ جدید رسید، اولین کار اینه که این یارو رو خلاص کنیم؛ یادم بندازید! حالا هلیکوپتر نداریم، با همین ماشین‌های خودمون از مرز می‌ریم.
همان نیروی پررو که دیگر آب از سرش گذشته: عموجان با ماشین بریم، نرسیده به مرز با دوشکا می‌زنن، خاکسترمون هم نمی‌مونه!
فرمانده طالبانی: آقا اصلاً هرکی خودش تنهایی بره، اونجا که رسیدیم یک جا قرار می‌ذاریم به هم ملحق می‌شیم.
نیروی پرروی طالبانی: دایی‌جان همین الان خبر اومد برکنارت کردن که دیگه از این حرف‌ها نزنی و موجودیت ما رو به فنا ندی. در ضمن دستور رسیده خودت با دم‌دست‌ترین اسلحه‌ای که داری کلک خودت رو بکنی.
طبق گزارشات واصله فرمانده طالبانی قبل از هاراگیری (همان اجرای دستور خودنابودی) حرف خاصی نزده.

ثبت ديدگاه




عنوان