شعر طنز
دولت پیر مردان
۴:۴۲ ب٫ظ ۱۰-۰۳-۱۳۹۶
بردی تو گازم به یغما، ای ترک غارتگر من
دیدی چه آورده کرسنت، با زنگنه بر سر من؟
هی لوله لوله به لوله، گاز وطن شد گلوله
گفتی: همه جای پول کرسنت ننگ آور من
خیری ندیدم مسلمان ! ، از دولت پیر مردان
شیخا در آورده ای تو …کلا پدر مادر من
گفتی تورم شده صفر، ما رد شدیم از روی کود
اما فرو رفته در گ…ل، تا زیر گردن، خر من
آن وعده هایی که دادی، آن حرف های زیادی
وقتی تحقق نیابد، ای وای بر کشور من!
کی آن می ناب سیبت، یا آن شراب گلابی
از خمره ات می نشیند، بر جام من ساغر من
گفتی که رایم حلال است، هم داوری هم رقیبی
پس کو؟ کجا مانده اکنون، این اگزوز خاور من؟
کردی رقیب خودت را، با حقه و حیله، تخریب
حتی نکردی حیا از، اولاد پیغمبر من
کابوس تو وحشت تو شد ائتلاف رئیسی
هی جر زدی تا که باشی هم خادم و نوکر من
بس ماجراها به پا کرد آن تعرفه که ندادی
دست دموکراسیت زد یک نقش نو در بر من
بی پول و بیکار و بی _مه، من ماندم و مش سکینه
هر شب به من می زند غر، دعواکنان همسر من
بر هر دری شد، زدی تو، تا بیست سی رو نگردد
وای از تو و درس لک لک… هیس آمده دختر من
یکبار دیگر شدی تو، در پست پیشینت ابقا
یارب رسد کی به پایان، صدروزه ی دیگر من
از وعده های قشنگت شد دفترم قیر اندود
دیگر ندارم توانی، حیف از من و دفتر من
بداهه سرایان: یاسر پناهی، امیر معظمی، علی سلیمیان، سید محمد حسینی، زهرا آراسته نیا، ملیحه رجایی
ثبت ديدگاه