ما دمپایی ها را دست کم نگیرید. فکر نکنید همین دو لنگه ی بی رنگ و چرکی که بوی جوراب می دهد و یک جای خوابگاه پارکش می کنید و بعد هم پیدایش نمی کنید، چیز بی اهمیتی است.
متاسفانه بحران آب، به دلیل سهولت خرید آب معدنی همیشه مورد غفلت واقع شده است، چه برسد به حالا که داریم آب معدنی را وارد هم میکنیم. یک ضرب المثل مدیریتی هست که میگوید: «تا وقتی که میتوانیم وارد کنیم، مگر عقلمان کم است که برویم و درستش کنیم؟»
اینجا هیچ چیز سر جایش نیست. حالا هم که از هر ده نفرشان شش نفر و نیم میخواهند دکتر بشوند. من فقط نگرانم که فردا چند تا آژانس باید تاسیس شود تا این دکتر مهندسها را استخدام کنند؛ مملکت که فقط راننده نمیخواهد!
سیاه وش:گیریم که ژن هم انتقال دادیم، نحوه کف کردن صابون رو هم سر کلاس یاد گرفتیم و بعدش مسایل ناسا رو هم تو امتحان حل کردیم و ۲۰شدیم؛ مهم یاد گرفتن چگونگی مدیریت خیارشور فروشیه :| که فردا زن و بچه هاتون گشنه نمونن