پیمان‌هایی از جنس ناتو

پیمان از من، کار با تو

کدورت بین آنها به حدی پیشی گرفت که دیگر نه تنها چشم نگریستن به یکدیگر را حتی با یک چشم هم نداشتند، به هنگام تماس با یکدیگر هم هیچ‌کدام از طرفین نمی‌گفت: «ابتدا تو منقطع بنما»، بلکه تلفن را با گفتن «بعدا» روی هم قطع می‌کردند. گویند وضعیت به همین منوال ادامه داشت که دیگر اصلاً تماسی بین آنها حاصل نمی‌شد، مگر برای فوت نمودن در گوشی.

پهلوی از کجا در آمد؟

به پیش…

به هیچ وجه‌من‌الوجوه سر از پا و گاهی هم پا از سر نمی‌شناخت. این امر که باعث افزودن صعبی به مشکلات پیشین او که دست راست را از چپ تمییز نمی‌داد، گشت، هرچند گویند او عیب مزبور را با نگهداشت زغال در دست حل نموده ‌بود و بدین جهت برای آن‌سان مسائل در حد پشیزی هم ارزش قائل نبود (یعنی انقذه).

تقویم تاریخ 7 شهریور

ختم آخر

در همین اثنی وی را پیامکی آمد از سوی یاری که پس از گشودن آن دید که نوشته «عمو یادگار! تو غاری؟ به قطع، رییس‌جمهور شمایی!» وی که از شدت وجد و نشاط در پوست خود نمی‌گنجید، قصد کرد تا با دریدن جامه و حفظ موازین شرعی تکان‌های ریزی به خود بدهد که ناگاه دوم پیامک با این مضمون رسید که «چه مقدار زود باوری؟! مزاح نمودیم تا خاطرت منبسط گردد. بار پیش هم اگر اندکی صبر می‌نمودی، خود را برنده اعلام نمی‌کردی.

مقاومت رضاخان در برابر اشغال ایران

اقتدار همایونی

بر وفق راپورت‌های خفیه خاله‌زنک‌الدوله ملقب به کلانتر محل و حومه، دُوَل شوروی و بریتانیا پس از آنکه با یکدیگر داداشی شدند و اقدام به تناول غذا در یک مجمعه نمودند به رضاخان مرقومه‌ای ارسال کردند که «سریعاً به کارشناسان آلمانی بگو که نخود نخود هرکه رَود خانه خود»؛ ولی رضاخان

بحرین چگونه عروس شد؟

دُر تکان

محمدرضا که همانند قیر کبود شده و با جهد و لگدهایی که فرح بر پشت او، البته در ناحیه کمر زده‌ از جان‌کندن جان سالم به در برده بود، کامش از این قضیه تلخ گشته و گفت: «ما دیگر این بحرین رِ نمی‌خواهیم. از قضا دیگر نه مروارید دارد بهر ما نه نفت. هزینه‌هایش هم رو به فزونی گذاشته، فلذا این رِ فقط بدینش بره، حتی به شوهر، حتی به غلط».

عنوان