قحطی مصر

یوسفی، ما همه زلیخایت

خواب دیدم که خورده کشور را
گاو چاقی سه گاو لاغر را
سفره را، مرغ و شیر و شّکر را
یوسفی ما همه زلیخایت
ای به قربان قد وبالایت

روایت هفته

از بوی فساد اخوی‌ها، پیف پیف!
گفتید مبارزه ولی با but و if
اول تو بیار دامنت را اسحاق!
تا پاک شود فوری و عالی، سیف سیف!

بداهه ی طنز شاعران راه راهی

بداهه ای برای عید فطر

"شاها ملکا دادگرا ملک ستانا"
جانها به لب آمد برسان عید تو جانا
دیگر رمقی نیست در این تن رمضانا
هرروز شمردیم که شد چندم این ماه
ماه رمضان رفت و نمانده است به جز آه

میلاد دختر پیامبر رحمت (ص)، حضرت فاطمه زهرا (س)

چالش اول شخص جمع

مرد خوبی باش و از خوبی او تقدیر کن
با خرید، آتش بس یک ساله را تدبیر کن

تو هم ای زن کم توقع باش، اگر کم پول بود
کل سرتاپای او را در غل و زنجیر کن

شعر طنز

بداهه ی داعشیه!

داعشی که چون پشه‌ خونخوار بود
بامگس کش‌هایمان نابود شد
مثل باروتی که زير ذره‌بین
در خودش آتش گرفت و دود شد

عنوان