میگفت: اگر همینطور به اعتصابمان ادامه بدهیم در شبکههای خارجی از ما حمایت خواهند کرد و حتما اینترنت وصل خواهد شد. من نمیدانستم اعتصاب یعنی چه و وقتی از بابایم پرسیدم، گفت: اعصابش را ندارم برایت توضیح بدهم. و من فهمیدم که اعتصاب و اعصاب به هم ربط دارند.
در گذشته كلمات يا حركات مي توانستند چند معنی داشته باشند اما حالا كلمات همان يك معني را هم به زور دارند. مثل کلمه «عملی» که در قدیم هم به اهل کار و عمل گفته میشد، هم به اهل یك «چیز» ديگر و هم به كار قابل انجام.
به وضعیت موش هایی که زیر زمین هستن هم اعتراض دارم... شما نمی دونید چه شرایط سختی دارن. ما که همیشه کنارشون هستیم متوجه میشیم. قراره تو همون زیر زمین یه آهنگ براشون بسازیم تا درد هاشون آروم بگیره.
معلممان می گفت همیشه پیشگیری بهتر از درمان است. این راه از همه راحت تر است و شما می توانستید اصلا کسی را محکوم نکنید و با همان ابراز نگرانی کار را تمام کنید. نگران مردم دنیا هم نباشید. ما راضی به زحمت شما نیستیم و دو دقیقه آمده ایم خودتان را ببینیم با این حالتان.
با توجه به این که در این دوره و زمانه نقد کننده یا همان منتقد خوب کم پیدا می شود و همه منتقدان به خاطر آب و نان دست به انتقاد می زنند و ما می دانیم که هر منتقد به ازای هر انتقاد مبلغ هنگفتی از منابع نامعلومی دریافت می کند و هر چه این انتقاد کوبنده تر باشد مبلغ بالاتر می رود،برای نجات سینمای ایران از دست این منتقدان سفارشی راهکارهایی را برای منتقد شدن ارائه خواهیم داد.باشد که به خاطر آب و نان صندلی اعدام از زیر پای کسی نکشیم...