نامه‌ای از املاکی تیرانا

کمپی خانه به دوش

یادتان باشد سر معامله گفتید یک مشت پیر پاتال هستند که ازدواجی هم نیستند و بچه سرتق هم ندارند، یادتان باشد کلی قرص یبوست نشانم دادید و من خیالم از پر شدن چاه هم راحت شد که زمین نازنین را دادم دست شما.

مصاحبه با یک گنده سیاست خارجی

دُم گربه

من فارسی‌ام خوب نیست؛ ولی یه ضرب‌المثلی هست میگه: «در مَثَل dispute نیست.» بذار یه جور دیگه توضیح بدم دوزاری‌ات بیفته؛ ببین خوب بود می‌اومدن مملکت قاجار رو با یه دکمه نابود می‌کردن؟ با این قرارداد کدخدای اون زمان راضی شد یه چیزی بگیره شر رو بخوابونه دیگه! خیلی ساده‌ست.

بقیه چی میگن؟

اَی تُف به ذاتت

یادش بخییییر یه زمانی هر کی می‌گفت اختلاس‌، همه می‌گفتن خاوری! متاسفانه الان بازار خراب شده. هرکی هرکی شده.

گروه چت‌ تحریریه ایران اینترنشنال در واشنگتن

یکی اینارو گردن بگیره

رئیس جدید شبکه: یا خداااا این همونه که فرق چت و خبر رو نمی‌دونه؟ فکر نمی‌کردم یه روز از نزدیک ببینمش!
بهاره جان: «این» به درخت میگن. در ضمن تیتر باید ارگانیک باشه، ویرایش level کار رو میاره پایین.

اندر احوالات شیخ و جشنواره فجر

در باب عوضی گرفتن فستیوال

چون امر داوری بگذشت، شیخ را دیدند پریشان موی و آشفته روی. گفتند: یا شیخ! تو را چه شده که این چنین حیرانی؟ شیخ بازگفت: عجایبی دیدم بس شگرف، ندانستم که در حالت مکاشفت دوزخم یا مراجعت از برزخ!

عنوان