مخدوم کم‌عنایت

تا مریضی گفت: دکتر جان به داد من برس
«آیم‌ نرس» را در جوابش بی‌تفاخر می‌دهی

پرستار

نده دیگر به بیمار خودت سوپ
بده مرغ و فسنجانم پرستار

خاطرات سرقت محاله یادم بره

خاطرات سارق لوور

تنوع جواهرات چنان بود که انگار وارد دیجی‌کالای قرون وسطی شده باشم. زمرد؟ بله. یاقوت کبود؟ حتماً. سنجاق سینه‌ای که چشم جاری‌ها را نه فقط درآورد، بلکه به مرخصی استعلاجی بفرستد؟ انتخاب شد.

اگر یک پرستار رئیس جمهور شود.

روز یا شب پرستار؟

ما فکر می‌کنیم مامان‌هایی که پرستار هستند بیشتر سوپ می‌پزند تا مامان‌هایی که فقط مامان هستند.

کووو تا بزرگ بشه!

مهد کودک آزادی بیان

درست است که ما در یک کشور ظاهرا دموکرات زندگی می‌کنیم و همه ما را مهد آزادی بیان می‌دانند و کافیست یک زنی در کشور دیگر اتفاقی برایش بیفتد تا همه موی خود را قیچی کنیم، اما در اصل اینجا مهد کودک آزادی بیان است.




عنوان