گوش شیطون‌کر

خوش تیپِ حواس جمع

دیروز به خیالم یک تکه بستنی خوردم ولی بعد دیدم دارم کف می‌کنم. نگو که صابون خورده بودم.

همه‌چیزدان

ریشه‌ی الگوریتم

هنگامی که مادرش در جلسه‌‌ی خواستگاری گفت که او «پدر علم جبر» است؛ خانواده‌ی عروس مکدر شده و گفتند به مرد زن و بچه‌دار دختر نمی‌دهند.

واکنش‌‌ها به یک موشک

آنجل

گنبد آهنین: ما همیشه آماده پذیرایی از مهمانانمان هستیم، جز امشب و فرداشب و شب‌های دگر.
مختار ثقفی: ممنون که به جنگ تزویر رفتید.

واقعه‌ی ساختگی

کی(بود)کی(بود من نبودم)پدیا

در ادامه آن‌ها با تیرهای تیراندازان حکومتی کشته نشده‌اند و صحیح و سالم به خانه‌هایشان رفته‌اند.

تذکر‌ه‌المقامات یک عدد بچه‌کش

نتانیابوووو دامت کثافاتُه

از همان ابتدا بنا را بر یکی بود، یکی نبودِ مردم فلسطین گذاشتند؛ اما از این بابت عذاب وجدان که بر فرق سرشان بخورد، ذره‌ای خجالت هم نمی‌کشیدند. خاک‌بر‌سرهای دیوار‌ ندبه‌ای.




عنوان