هم‌شاگردی

گوجه خریده‌ای، یک‌هفته‌ی اخیر؟!

شادید و بی غمید، بی قرض و قسط و وام
این شادی و خوشی، همواره مستدام
چندی دگر شود، در فصل امتحان
ایام غم شروع، شادیِّتان تمام
استاد گیرد از، کل شما یهو
با نام امتحان، بدجور انتقام
دور از وجودتان، هر گونه دیو و دد
دور از وجودتان، استاد بی مرام

حیف است که در دیده‌ی مردم باشید

لطفا هیس

«باران» شده مبصر و زده با خط‌کش
محکم کف دست او، که: «اسکول بنویس!»

از جزوه‌ی تَه Open، دو ساعت، «اصغر»،
کرده‌است «مبانی دورویی»، تدریس!

«تهمینه» ارائه کرده «بی‌حافظگی»
با فیلم تمام اچ دی و زیرنویس

یک جزوه‌ی «سوءمصرف شهرت» هم
«رخشان» زده، پر ملات و پر مغز و نفیس!

«مهناز» و «حبیب» و «داریوش» و «شیلا»
نگذاشته‌اند بر سر وجدان، گیس

هوای تازه

جلسه هیات دولت یوگسلاوی برای بررسی وضعیت سامانه ثبت شکایات یارانه معیشتی

من خودم صبح جمعه فهمیدم شبا خورشید کجا می‌ره

خدا رحم کرد موز آوردن، اگه کِرِه بود که اینجا خون و خون‌ریزی راه میفتاد.
وزیر جوان: آقای معاون اول ببخشید یه سوال! شما چرا به کره می‌گید کِرِه؟
معاون اول: شما سنت کمه یادت نمیاد یه زمانی موز نبود، کِرِه نبود ما اومدیم کِرِه آوردیم
وزیر جوان: با اجازه کپی

حب الایران یجمعنا