روز نوشت هاي يك مدير

تذکر لازم را دادم!

راه راه: کمی دیرتر بلند شدم.دیشب شام سنگین خورده بودم،حال نداشتم.به حسن آقا زنگ زدم پزشک متخصصم رو بفرسته.مشکل خاصی نبود، تو این سن و سال کمی زیاده روی کرده بودم.برنامه های صبح تا ظهر وزارت رو کنسل کردم.ظهر با حاج خانم جوجه زدیم،خوشمزه بود.باز سنگین شدم

جدلهای یک رئیس با تاریخ برای ماندگاری

ناطق تاریخی

تاریخ گفت: باید در پرونده ات کارهای محیرالعقول تری نمایان باشد رییس خندید و گفت:« کار محیرالعقول چی چیه؟ میگم استعفا دادم ولی هنوز نشستم اینجا و پول میگیرم، کلید اتاق با منه، کنترل دوربینها با منه. میفهمی؟!»

درباب بالارفتن تعداد سدها و پایین آمدن ذخیر آب آنها

ایستادن روی سگگ کمربند

اما یک سوال برایم ایجاد شده که: ایستادن روی کمربند مگر درد دارد!؟ البته شاید ایران روی سگک این کمربند باشد که اینجوری اوضاع داغان است.
برادرم می گوید:ایران دچار جنون سد سازی شده است بر هر آبراهه ای سد احداث کرده اند.راست می گوید پدرم بر روی درز های پنجره ها را با لباس تابستانه های من سد ساخته. دیگر نمی توانم با خاک های مانده روی طاقچه و آب باران، گل درست کنم و سرگرم شوم .من هم معتقدم سد سازی زیاد خوب نیست.انگار پدر هم کمی جنون گرفته این را باید به مادر بگویم.

درخواست یک روزنامه: حق بستن مجلس برای رییس دولت

لیاخوفِ درون یک روزنامه

با این پیشنهاد جدید به زودی شاهد نوبرانه هایی دیگر از قبیل موارد زیر نیز خواهیم بود :
1- تقسیم کننده ی ته دیگ سیب زمینی های سراسر کشور جهت اثبات رئییس بودن

علت وقوع حوادث طبيعي در ایران و جهان چیست؟

فقط مرگ بر آمریکا!

«مرگ بر آمریکاست»، آلان شما ژاپن رو نگاه کن! مردم سرشون تو کار خودشونه و دعای مرگ نمیکنن برای بقیه کشورها، نتیجه این میشه که همه وسایل رو میز رئیس جمهور آمریکا پاناسونیکه، حالا اینکه آمریکا با بمب اتم زده دو تا از شهرای این کشور رو به همراه مردمش با خاک یکسان کرده، که دلیل نمیشه اونا بگن مرگ بر آمریکا!




عنوان