رواج نمادگرایی در سینمای ایران

تبعیض علیه تیر برق‌ها را متوقف کنید

سینما شاهد استفاده نمادین از اشیاء مختلف بوده است: آفتابه نماد تنهایی انسان معاصر، خزه نماد انگلیسم اجتماعی، چمدان نماد مهاجرت، پیژامه راه راه نماد سنت‌های خدشه‌دار شده، پل طبیعت نماد کارآمدی مدیریت شهری و اف‌اف غیر تصویری نماد در شرف تعرض بودن حریم خصوصی.

اگر در ایران هم یک ترامپ داشته باشیم

ترامپ تهدیدی برای قوانین ایران

از هر چه بگذریم، سخن دانشجو خوش تر هست، پس برای این نیمرو خوران قانون 9.5 به ده را تصویب می‌کند که بر اساس آن به طور سیستماتیک نمرات 9.5 به ده ارتقا یابد تا این قشر ذلیل از پاچه خواری اساتید رها یابند.

گفتگوی یک ممبر اینستاگرامی با خدا

مناجاتنامه طور

ياملجأ كل مطرود! هرچند پستهای صفحه ام ارزش لایکت را ندارند اما مرا فالو داشته باش. آنی و کمتر از آنی، آن فالویم نکن.

الهی! ای آنکه، پیوسته در پی فالوکردن فالویینگ هایت هستم، مرا از ساجستهای اهریمنی برهان.

در تجلیل از شاهنشاه در تثبیت قیمت ها

رضاخان و تثبیت قیمت ها

همانطور که شنیده اید، در زمان اعلی‎حضرت رضاخان، قیمت ها همیشه ثابت بوده و در بالا و پایین شهر قیمت ها یکسان بوده است. مثلا شما یک شارژر لپ‎تاپ را در شمال غربی ایران همان‎قدر می‎گرفتید که در دورافتاده‎ترین روستای سیستان یک شامپوی بچه را. اما اینکه این وضعیت چگونه بوجود آمد را بخوانید:

چگونگی رواج سینمای جهان وطن در ایران

داستایوفسکی و آفتابه در فیلمی از جیرانی

در این دوره می‌شد فیلم‌هایی را در سینمای ایران دید که گدایی با لباس مندرس هنگام جستجوی پس مانده غذا در سطل زباله، آهنگی فرانسوی را زیر لب زمزمه می‌کند یا همه مردم از کودک تا پیر زبان فرانسوی بلدند. از نظر این فیلمسازها پسری هشت ساله در جوادیه تهران هم مادرش را با اسم کوچک صدا می‌کرد و غذای مورد علاقه‌اش پاستا با سس چوکیانو بود.