ماجراهای خانواده در دسترس (قسمت اول)

غلام پرزیدنت!

خدا را شکر که مهلت ثبت نام در انتخابات تمام شد و گرنه خانواده ما به سمت نابودی می رفت. البته تا رد صلاحیت پدرم هنوز این احتمال وجود دارد. او با چند فروشنده دیگر صحبت کرده بود و آنها هم از نامزدی پدرم در انتخابات حمایت کرده اند.

تفسیر به رای/ قسمت اول

همه هستند؛ حتی محمود…

خبرنگاران و عکاسان همین طور خم شده اند به سمت من و ول کنِ معامله هم نیستند و پشت سر هم سوال می پرسند و عکس می گیرند. فکر می کنم تا شب باید به سوالاتشان جواب بدهم... .

واکاوای خطرناک‌ترین آفت اجتماعی صد سال اخیر

لوسی

در فضاهای مجازی و شبکه‌های پیام‌رسان، مانند هرجای دیگری افراد لوس دوست دارند «ناز» باشند و «نازبازی» دربیاورند. برای همین از ایموجی‌هایی که در این راستا کمکشان می‌کند «زیاد» استفاده می‌کنند. مثل همانی که دوتا قلب از چشمانش زده بیرون یا آن یکی که در حال خندیدن گونه‌اش سرخ شده یا آن یکی دیگر که خجالت می‌کشد و چشمانش را خیلی ناز رو به بالا گرفته است‌.

طرح هایی برای ارضای نیاز رئیس جمهور شدگی مردم

هرکی تک بیاره، اون رئیس جمهور میشه!

برای آن دسته از افرادی که مسکن دارند اما میز ریاست ندارند فضایی مشابه ساختمان ریاست جمهوری فراهم می شود که به هر فرد به صورت اقساط چهارساله و بازپرداخت 3 ماهه پایان دوره، میزی مشابه میز رئیس جمهور داده می شود تا بتواند به صورت پاره وقت به برنامه هایش فکر و نیاز رئیس جمهور شدگی خود را ارضا کند.

اَدَویات ایران-قسمت 1

مناجات نامه‌ی خواجه حسن روحانی

کدخدایا
در کدخدایی یکتایی و در زورگویی بی‌همتا
متَّصف به بمب اتمی و متحد با اسرائیل و رُمی
خانه‌ی بی‌وِتن‌هایی و پناه هر رقاص و بی‌سر و پایی
در چشم منی روی به من ننمایی
و اندر دلمی هیچ به من نگرایی