اندر احوالات شیخ و مثلاً تضمین

پیر ما زبل بود!

قراردادی منعقد کردیم که نامش برجام بود و غایتش رفع تحریم. از همان آغاز کار همه را جمع نمودیم و گفتیم هیپ هیپ هورا بکشند که می‌خواهیم تحریم‌ها را بترکانیم. برخی هیپ هیپ هورا کشیدند که دمشون گرم. لکن برخی پای جوجه و پاییز را به میان کشیدند.

فتوکاتور

از این بزرگ‌تر؟!

امضای کری همه جا تضمین است!

بار آخرت باشد عقل ما را به سُخره گیری ها!

ذکر مولانا مهدی رحمانیان

از اعظم کرامات وی نقل کنند که چون اختلافکی عارض گشت مذاکراتیان و کاخ سفیدیان را، شیخنا عراقچی – وفّقه‌الله فی‌العکاسی – را نبشته‌ای بیامد ز جانب مِسترُنا جان کِری، منقش به امضا. پس عراقچی نبشته بوسه بداد و به دست اشارت بنمود که: «حله!»