رئیس (با صدای بلند، در حالیکه چوب نبات را داخل چاییاش میچرخاند): تصویب شد! (طفلکی ذوق دارد که روزی چندبار، بیست دقیقه به بیست دقیقه این را تَکرار کند.)
سلام ببخشید مزاهم شدم. من توی روستامون گوصفند چرونم. دیروز دنبال گوثفندا بودم که یه کوزه پر از صکه تلا پیدا کردم. شماره شما رو اصتخاره کردم خوب اومد. اگه خریداری نصف من نسف شما! تو رو به آقا رضا به کسی نگو!