وی عنوان کرد که در آن سالها ما گروهها و احزاب زیادی را در دانشگاهها تأسیس کردیم که خیلی آرام و با متانت به زد و خورد با یکدیگر میپرداختند و با زیبایی و هنر هرچه تمام به صورت نظام پنجه میکشیدند.
با این پیشنهاد جدید به زودی شاهد نوبرانه هایی دیگر از قبیل موارد زیر نیز خواهیم بود :
1- تقسیم کننده ی ته دیگ سیب زمینی های سراسر کشور جهت اثبات رئییس بودن
تا دیدی کارت رونق ندارد، مبحث آب و صابون را پیش کشیدی. ای صاحب فال، کاش به خودت میآمدی و آن روز اینطوری حرف نمیزدی که حالا بر علیه خودت استفاده شود. خواجه معتقد است: «چوجور آب و صابون بیاریم روتونو بشورید؟»
حسن افزود: «نکن ممد. ننویس. هی ضایعبازی درنیاور. یهو نظام بهت گیر میدهد. بقیه هم میخندند!» ممد گفت: «کردم! به شما هم از الکی گفتم که میروم تهران. برداشتم یک نامه به نمایندگی از آزادگان برای نظام نوشتم تا به حرمت من که در واقع نمایندهی آزادگانم، حصر را تمامش کنند. هیشکی هم نخندید.»