شست دولت

هر کسی از خوبیِ ژن‌های بابا بهره برد
کله را تا قوزک پا توی بیت المال کرد

در کله به جای مغز، موکت

سیل آمد و گم شدی!

ثابت شده بر همه، که داری
در کله، به‌جای مغز، موکت!

روایتی از سیل آق‌قلا تا قشم

زخم پاشیده است روی نمک

بعد هم با زبان ابری سخت
گفت ای دوست پنبه هایم ریخت

تنه به تنه حضرت حافظ

به کنج عافیت از بهر عیش ننشستم

کنج: گوشه، میتواند جزیره‌ای باشد و از همه طرف با آب محاصره شده باشد
عافیت: آسایش، آفتاب گرفتن در ساحل
عیش: خوشگذرانی، ساحل گردی، جت اسکی سواری؛ از سر عیش: به خاطر انجام عیش