خلاسه داشتم میگفتم که خانم معلم گفت فردا روز زبان فارسی است. مثل اینکه شما هم آشق زبان فارسی بودید. خیلی سال محکم بغلش کردید. نگهش داشتید. برای همین میآییم آنجا.
لیل ماضیه قصد کردیم برایتان کاغذ کتابت کنیم و جویای احوالتان شویم. دست به قلم بردیم. فیالمجلس برق رفت. مکرراً پروگرام همین است. این برق هم چیز غریبی است. به الکُل بیاطلاعیم به کجا آمد و شد میکند؟
پس از وصول ما به نیویورک، در دَم راپورت حریق در بلد لسآنجلس را دادند. کامرانمیرزا فیالفور عازم آنجا شد. اخبار واصله حاکی از آن بود که رجال مملکت جهت تحقیر حریق، اطفای آن را به یمین لوزالمعدهیشان سپردهاند.