نان تان

بنده در طرح وفاقم، دشمنان را دوستم
احتمالا صلح خواهم کرد حتی با نتان

سلطان نان

هزاران نان گرفت از نانوایی 
توان نانوا را ناتوان کرد

مصاحبه با تعدادی از به زور شمال رفتگان

کوچ قاچاقی آریایی‌ها به شمال

- من آقا نیستم خانومم!
+ واقعا؟! سیبیلاتون منو یاد روز‌های اوج علی دایی تو هرتابرلین انداخت!
- خیلی بیشعورین. مگه درک نمی‌کنید الان شرایط قرنطینه است. آرایشگاه‌ها تعطیله.

روایتی از عصری با طنزپردازان

نان های نطنز

آخر با آن‌سیم سبزِ رنگِ جیغ مگر میشد حرکت کرد و کسی متوجه نشود؟!
نفس عمیقی کشیدم و مثل کسی که میخواهد جنایتی مخفیانه انجام دهد، در حرکتی نامحسوس صندلی هارا طی کرده و به ردیف چهارم رسیدم و همان جا نشستم.این طور اگر به هر ردیف نان اندازه کف دست هم‌می دادندباز به من می رسید




عنوان