هفت هشتتا کتاب تست شیمی و نمیدونم چیفرانسیل خریدم پولش شد اندازهی یک ماه حقوقم! شانس آوردم تا سر برج چیزی نمونده وگرنه باید با نون و کتاب دووم میاوردیم!
بعد از دو سه ساعت جدل و بحث مفصل
شد بیشتر از پیش پر از شائبه ، معضل
گفتند به تکرار همه باهم و یک دست
یک چیز عجیب است و عجیب است و عجیب است
یکدفعه کسی از وسط جمع صدا زد:
پیر آمده اینجا بگذارید شود رَد
پیرِ همه ی شهر به سختی فراوان
با دلهره می رفت به بالای سر آن
احتمالا فروشنده بجای پول خرد باقیمانده به شما کتاب بیشعوری را میدهد آن را هم بردارید.
به منزل بروید و از کتابها به همراه گلهای پرپر شده، لنز 18-135، لیوان سرامیکی و هندزفری عکس تهیه کنید.