شعر طنز

دولت پیر مردان

بردی تو گازم به یغما، ای ترک غارتگر من
دیدی چه آورده کرسنت، با زنگنه بر سر من؟

هی لوله لوله به لوله، گاز وطن شد گلوله
گفتی: همه جای پول کرسنت ننگ آور من

ماجراهای خانواده در دسترس (قسمت دوم)

آس و پاس!

بعد از دوران نامزدی پدر، برنامه ریزی کرده ام که برای امتحانات آماده شوم. اما انگار سال انتخابات سال درس خواندن نیست. طبق برنامه باید صبح جمعه از خواب بیدار میشدم و تا شب درس میخواندم. صبح که نه! ظهر ساعت یازده و نیم بلند شدم.

شعر طنز

اعتراف نامه

من که نزد کدخدا عرض ارادت داشتم
کی به این وضعیت بغرنج عادت داشتم

چندسالی با امید رفع هر تحریم سخت
بهر هم صحبت شدن با او سعادت داشتم



امروز ۳۱ خرداد سالروز رای عدم کفایت سیاسی مجلس به بنی صدر

ابوالحسن در زمان کودکی هنگامی که با کسی دعوایش می شد، داخل خانه خودشان فرار می کرد و از پشت در فریاد می زد:«اگه راست می گی بیا جلو تا بخورمت!»