نامه‌ای به مسئول برق

دردسرهای تاریکی

خدا به من رهم کرد که کارم را کرده بودم و فقط شستن دستم مانده بود وگرنه باید همان‌جا می‌نشستم تا جلبک زیر دمپایی‌هایم سبز شود.

مارکوپولو برایشان غرب‌زده آورده

نون چرب رویا فروشی

مارکو، به قول ایرانی‌ها «این چی‌چی بود اوردی گندشو در اوردی». بردار از اینجا ببر این عجیب‌الخلقه را.

جلسه هیئت دولت با دیلا‌خانم

وزیر هوش مصنوعی

فرانچسکو! فرانچسکو! بیا اینو فارسی کن ببینیم چی میگه زبون بسته.
[حاضرین عبور نسیمی را مانند روح، روی صورت خود حس می‌کنند و برخی خودکار از کف می‌دهند]

گوش شیطون‌کر

لغت‌نامه تخصصی دانه‌های ریز و درشت بخش شین

چیزی یا کسی که از ساحل دریای شمال عبور کرده یا خودش را در شن‌زارهای مرکزی ایران پِلکونده و تا شش ماه باید هر روز سه وعده خودش را بتکاند




عنوان