داستان جزیره گنج(ورژن وطنی)- قسمت یازدهم

قصه های جزیره| سینما در سی‌نما

از آنجایی که ما از آن خانواده هایش نبودیم و چیزهای بی‌تربیتی نگاه نمی‌کردیم، خیلی زود صحنه را ترک کردم و از سالن بیرون آمدم. به خروجی سینما نرسیده بودم که شیطان گولم زد و به سالن برگشتم. ولی باز دیدم نه ما از آن خانواده‌هاش نیستیم.

داستان جزیره گنج(ورژن وطنی)- قسمت دهم

قصه های جزیره| بچه زرنگ محل

-ببین این فریدون از ماام بچه زرنگ‌تره. اصلا اصلا و ابدا و هرگز نمی‌دونم از کجا ولی قبل همه می‌فهمه قراره یه چی گرونه بشه. سریع می‌ره تو کارش. یعنی مغز اقتصادی می‌خوای؛ این بابا. الانم صرافی زدن حتما قراره طلا گرون‌ شه بدبخت شیم.

داستان جزیره گنج(ورژن وطنی)- قسمت نهم

قصه های جزیره| هپی برث دی و حرکات موزون

اولش کپ کردم ولی با خودم گفتم حالا چی توی این جزیره آدمیزادی است که بچه دو ساله‌اش باشد. با پرس و جوی فراوان از حضار، متوجه شدم جشن به مناسبت دوسالگی صفحه اینستاگرام این بزرگوار برگزار شده است.

داستان جزیره گنج(ورژن وطنی)- قسمت هشتم

قصه های جزیره| شراکت در چند دقیقه

-ببین چون مهمون مایی بهت سخت نمی‌گیرم. با طرح غار مهر آشنا هستی؟!
-نه ولی اسمش چه خوبه!
-ببین یه طرح مزخرفه که اولش پولات رو می‌دی به ما، هروقت غارت رو ساختن صدات می‌کنن.