شنبه: یارانه زودهنگام
فهیمه انوری

زود واریز شد و حال خوشی کرد ایجاد
حال با آن مازاراتی بخرد یا پهپاد؟
زد خودش را پدرم، گفت: «عزیزم مرسی!
عیدی لاکچری‌ات، کرده روانم را شاد»

یکشنبه: پسته خیامی!
عالیه رجبی

دنبال خرید پسته می‏رفتم دوش
با دیدن قیمتش پرید ازسر، هوش
خندید یکی پسته و درگوشم گفت
کو پسته خر و پسته خور و پسته فروش

دوشنبه: نماینده ۸ میلیونی
فهیمه انوری

من کارت به‏‌دست، مانده‌ام از کارم
مانندِ تو، لنگِ پولِ لاکردارم
لطفاً تو ببر مسافر اسنپ را
من در صف گوشت جا نگه ‌می‌دارم

سه شنبه: بویینگ نافرجام
مینا گودرزی

نپز جونم! که آشت رو نخواستیم
تا این حد ریخت و پاشت رو نخواستیم
چه خوب شد که ترامپ زد زیر کاسه‏‌ت
بوئینگ آش و لاشت رو نخواستیم

چهارشنبه: دو سفر به عراق
صامره حبیبی

تو را دیدم سفر کردی شبانه
تماماً با هراس و مخفیانه
خوشت آمد رییس‌‏جمهور ایران…
چه راحت می‏شود هر جا روانه؟

پنجشنبه: مارِ در بند!
زهرا آراسته نیا

آن فتنه‏‌گری که حصر… نه، «در بند» است
یادآور طعم زهر با لبخند است
یک گوشه نشسته او، ولی با دقت
سوراخ ورود مارها را کنده است